Abstract:
حاکمان قاجار، بهویژه از دورة ناصری، به این درک دست یافتند که میتوانند با سیاستهای فرهنگی تأثیر مستقیمی بر زندگی مردمان داشته باشند و از این طریق، شکل نوینی به اِعمال قدرت خویش بخشند. در این میان، عرصة مطبوعات یکی از مهمترین نقاطِ اجرای این سیاستها بوده است. در مقالۀ پیش رو قصد داریم با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش بپردازیم که بازتاب سیاستهای فرهنگی عصر ناصری بر مطبوعات چه بوده و چه پیامدهایی را رقم زده است. بررسی روند تاریخی جریان مطبوعات در این دوره نشان میدهد که نقطة آغاز این جریان نیز، همچون بسیاری از دیگر تغییرات بنیادین دورة قاجار، وقوع جنگهای ایران و روس و درک ضرورت اجرای برخی اصلاحات است. بهموجب اسناد، امر روزنامهنگاری و مطبوعات در معنای امروزین آن با حمایت عباسمیرزای ولیعهد پدیدار شده و در زمان صدارت امیرکبیر شکلی حرفهای به خود گرفته است. مطبوعات ایرانی همزمان با صدارت میرزاحسینخان سپهسالار در حالی گسترش یافته که در پرتو سیاستهای مختلف فرهنگی، مداخلات ناصرالدینشاه از هستة مرکزی حکمرانی در عرصة مطبوعات همچنان ادامهدار است. در این میان، مقاله با ارائة اسنادی تاریخی نشان میدهد که اعمال کنترل بر مطبوعات با قوانینی چون طرح سانسور، بهعنوان نمونة سیاستهای فرهنگی اعمالشده بر مطبوعاتِ عصر ناصری، به ظهور مطبوعاتِ در تبعید انجامیده است. میتوان جنبشها و انقلابهای بعدی مانند مشروطیت را نیز از پیامدهای سیاستهای فرهنگیِ آن دوران در امور مختلف فرهنگی، ازجمله در امر مطبوعات، دانست.
Qajar dynasty, particularly in Naseri period (i.e. Naser al-Din Shah reign), came to this understanding that they could employ cultural policies to a direct influence on people’s lives, by which established a new kind of kingly power over people. For execute such an aim, journals were one of powerful sources. Using a descriptive-analytical approach in this paper, reflections, and impressions of cultural policies in journals during Naseri period has been discussed. Studying journals publishing chronologically indicates that, like many other fundamental changes in Qajar reign, is a consequence of occurrence of Iran-Russia wars and perceiving the necessity of reforms. Professional modern journalism, as far as documents illustrate, appeared by the supports of Abbas Mirza, the then crown prince, and became more professional during Amir Kabir’s chancellery. While Iranian journalism developed more than before in Mirza Hossein Khan Sepahsalar period, Nasir al-Din Shah’s unwelcomed inferences with journalistic affairs, under cover of cultural policies, had been continued. Based on a few documents, it has been explained that how legal control of press, including censure plans, which was an example of implemented cultural policies of Naseri period on journals and prints, made journalism in exile? Mirroring, and even adopting, such policies in following movements and revolutions could be seen as a sequence of that period.
Machine summary:
در عمل ، آگاهي از اين ابزار نوين ارتباطي و نقش تأثيرگذار آن موجب اعزام محصلان براي فراگيري چاپ و روزنامه نگاري از سوي دربار عباس ميرزا شده و انتشار حرفه اي مطبوعات را در آغازين سال هاي سلطنت ناصرالدين شاه همگام با صدارت اميرکبير و نيز گسترش آن را در دوران ميرزاحسين خان سپهسالار به دنبال داشته است .
يافته هاي پژوهش در اين بخش بازتاب سياست هاي فرهنگي در مطبوعات عصر ناصري و تأثير آن بر فرايند شکل گيري حرفه اي مطبوعات در آن عصر ذيل سه عنوان شامل پيدايش روزنامۀ وقايع اتفاقيه ، طرح سانسور مطبوعات و شکل گيري مطبوعات در تبعيد تبيين شده است ؛ اما پيش از ورود به بحث پيش درآمدي بر چگونگي ورود صنعت چاپ به ايران و آغاز فعاليت هاي مطبوعاتي در عصر قاجار گزارش شده است .
» (آدميت ، ١٣٧٨: ٣٧٠) نبايد از اولين روزنامۀ ايران چه در کيفيت ظاهري آن و چه دربارٔە کيفيت انعکاس مطالب در آن انتظاري همپاي جرايد ديگر کشورها داشت ؛ بااين حال ، در اين کاغذ اخبار سعي بر آن بود تا «اخبار دارالخلافۀ تهران و ايالات و ولايات و برخي از خبرهاي کهنه و دست دوم خارجي به صورت ورقۀ چاپي منتشر گردد.
آدميت بر اين نظر است که ميرزا صالح از روزنامه هاي مصر و عثماني ، يعني وقايع مصريه عربي و تقويم وقايع ترکي ، آگاهي نداشت ؛ وگرنه شايد از آن نام ها در نام گذاري روزنامۀ خود استفاده مي کرد (آدميت ، ١٣٧٨: ٣٧٠)؛ اما فرايند شکل گيري حرفه اي مطبوعات و دخالت مستقيم دولت در اين امر خود معلول اتفاق هاي عصر ناصرالدين شاه است که در بخش بعدي به آن پرداخته خواهد شد.