Abstract:
گاهی برخی نامها بهدلیلی خاص در افق ادبیّات مورد توجّه قرار میگیرند و بعدیها دلشان میخواهد خودشان را به نحوی به او منتسب کنند. این اشتیاق عموما بهدلیل شهرت و وجاهت علمی و اجتماعی آن الگوها صورت میگیرد. این امر در فضای فرهنگ گذشته بسیار معمول بوده است. اگر در تذکرههای معروف مانند عرفاتالعاشقین دقّت کنیم، مشابه برخی از نامهای مشهور کم نیست. از آن میان در این مقاله، سرگذشت کوتاه چند تن از کسانی که خود را «فردوسی» نامیده و سعی کردهاند به راه او بروند و از این طریق به شهرت برسند، بررسی شده است.
Machine summary:
حافظهای عرفات هم که زیاد هم هستند: حافظ حسن همّتی، حافظ حکاک، حافظ حلوایی، حافظ خاموش، حافظ خیرک، حافظ رازی، حافظ سعد، حافظ سینایی، حافظ شربتی، حافظ صابونی، حافظ صالح، حافظ طبیب، حافظ علی بیرجندی، حافظ مزاری و حافظ یاری، نیز همینطورند؛ یعنی هیچکدام دعوی همسری با حافظ شیرازی را نداشتهاند یا انتخاب این اسم از روی علاقه به حافظ و پیروی از مسیر شعری او نبوده است، بلکه این اسم چنانکه میدانیم عنوانی عام و رایج بوده و در میان طبقات مختلف حافظهایی دیده میشوند که لزوماً کارشان شعر و ادب هم نبوده است.
در عالم هنر ایران در سالهای اخیر ما یک نمونه داشتیم که بهسبب شیفتگی به استاد، نام اصلی خود را غیررسمی کنار گذاشته و بهنام استادش نامیده یا دستکم شناخته شده است؛ و او کسی نبود جز «پرویز یاحقی» نوازندۀ معروف ویولن که نام اصلیاش «پرویز صدیقی پارسی» بود و چون به سلک تربیت موسیقایی دایی خود، حسین یاحقی درآمد، به نام خانوادگی «یاحقی» شهرت یافت که در واقع نام خانوادگی مادر او هم بوده است.
هیپولیت کارنو بردار کوچکتر او که وی را سخت دوست میداشت و از مرگ او متأثر بود، به یاد برادر نخستین، فرزند خود را سعدی نامید و این سعدی همان کسی است که در سال 1887 با اکثریت قاطع آرا به ریاست جمهوری فرانسه برگزیده شد(همان، 303).
سرگذشت این شاعران در تذکرهها آمده و این نام برای آنها ذکر شده یا بر روی مجموعه اشعارشان دیده میشود: 1ـ فردوسی طویل نخستین کسی که در تذکرهها به «فردوسی» شهرت یافته، شاعری از مقلّدان فردوسی در سدۀ نهم هجری در آسیای صغیر است بهنام الیاس بنخضر(857-914 ﻫ.