Abstract:
هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین جایگاه آزادی در فلسفه سیاسی آیزایا برلین است. سوال اصلی مقاله این است که آزادی در فلسفه سیاسی آیزایا برلین دارای چه جایگاهی است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که در فلسفه سیاسی آیزایا برلین، آزادی به عنوان مهم ترین مولفه در جهت مقابله با استبداد مطرح است. نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که به واسطه وجود استبداد در جوامع مختلف و به خصوص جهان سوم، توده های مختلف باید با استفاده از ابزارهای مختلف در جهت دستیابی به آزادی گام بردارند تا بتوانند استبداد را از میان بردارند. در واقع از دیدگاه برلین، آزادی به عنوان اصلی ترین مانع در جهت مقابله با استبداد مطرح است. نوع روش تحقیق در این مقاله از نظر هدف بنیادی و از نظر ماهیت تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
Machine summary:
سوالي که نويسنده به دنبال پاسخگويي به آن است به اين قرار است که : در فرآيند تحول گفتماني ليبراليسم سنتي به ليبراليسم آگونيستي، پلوراليسم ارزشي برلين تا چه اندازه حقوق بشر را متحول مي - کند؟ مشکات و فاضلي (١٣٩٣) در مقاله اي با عنوان بررسي انتقادي مفهوم آزادي از نظر آيزايا برلين ابتدا سعي کرده است مفهوم آزادي مثبت و منفي را از نگاه برلين تبيين کند و سپس جنبه هاي مختلف آن را با نگاه نقادانه مورد بررسي قرار دهد.
نظري(١٣٩١) در مقاله اي با عنوان بازشناسي مفاهيم آزادي مثبت و منفي: به رويکردي انتقادي 3 معتقد است که آيزايا برلين در صدد است با رد مونيسم معرفتي، پايه هاي کثرت گرايانه روش خود را بنيان نهد و انديشه و عمل را از حوزه اي تک سويه به حوزه اي چند سويه مبدل کند تا از اين راه دغدغه اصلي او يعني فراهم کردن بسترهاي آزادي تحقق يابد.
از سوي ديگر، از درک و مفهومي که برلين از آزادي منفي دارد و آن را مرکب از آزاديهاي متنوع و غالبا متضاد و بعضا نامتوافق ميداند نتيجه ميشود که هيچ نظريه يا اصلي نميتوان يافت که معين کند چگونه بايد اين تضادها را حل کرد.
با اين حال برلين اشاره ميکند که ممکن است ترس و ديگر حالات رواني فردي محصول جامعه و نظام سياسي ، يعني نتيجه اعمال ديگران ، باشد و به اندازه سلطه ديگران مانع انتخاب آزاد انسان شود.
اما به نظر برلين به هر حال بايد همواره و به هر قيمتي حوزه حداقلي از آزادي انتخاب مطلق و نقض ناشدني براي فرد باقي بماند، زيرا در غير اين صورت ماهيت انسان به منزله موجودي خودمختار نقض ميشود.