Abstract:
در این مقاله میکوشیم به دو پرسش اصلی در خصوص نظریۀ ذوق کانت پاسخ دهیم: نخست اینکه، با توجه به وجود توأمانِ عناصر سوبژکتیو و بین الاذهانی در نظریۀ ذوق کانت، او چه نسبتی میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی برقرار میکند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش اول، ضمن بررسی ویژگیهای منطقی حکم ذوقی نشان میدهیم که این حکم، از نظر کانت، از سویی، نوعی حکم زیباشناختی است که صدور آن در آزادی و خودآیینی کامل سوژه صورت میگیرد و از سوی دیگر، نوع خاصی از اعتبار کلی را در محتوای خود دارد. این نوع خاص از اعتبار کلی، از آن جا که صرفا بر ساختارهای استعلایی و مشترک میان تمام سوژههای حکمکننده استوار است، حیثی بین الاذهانی نیز دارد که کانت آن را به نامهای کلیت سوبژکتیو، کلیت زیباشناختی و اعتبار همگانی میخواند. دوم اینکه کانت چگونه میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی نسبت برقرار میکند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش دوم مدلل میکنیم که کانت، اگرچه قائل به سوبژکتیو بودن حکم ذوقی است اما این سوبژکتیویته را از نوعی خاص میداند که بین الاذهانی ، وجه دیگر آن است. برای این منظور ابتدا سعی میکنیم معنای سوبژکتیویتۀ خاص حکم ذوقی را شرح دهیم و سپس وجه بین الاذهانی این معنای خاص را روشن کنیم. در آخر نیز نشان میدهیم که کانت بر مبنای اعتبار بین الاذهانی که در احکام ذوقی مییابد، قوۀ ذوق را قابلیتی برای همدلی میان سوژهها و بیرون کشیدن آنها از انزوا میداند.
Kant considers the nature of rules of the taste to be interested, but at the same time believes that an objective basis can be found for the totality of these rulings in the power of judgment. First, given the coexistence of subjective and intersubjective elements in Kant's theory of interest, what relation does he establish between the subjective and the intersubjective judgments of taste? To answer this question, in the first part, while examining the logical features of the aesthetical sentence, we show that this sentence, in his view, is an aesthetic sentence that is issued in complete freedom and autonomy of the subject and by the other has a certain kind of general validity in its content. This kind of general validity, since it is purely based on transcendental structures which are common among all judgmental subjects, also has an intersubjective aspect, which Kant calls the names of subjective generality, aesthetic generality, and universal validity. Second, how does Kant strike a relation between the subjective and the intersubjective? To answer this question, in the second part, we argue that Kant, although he believes in the subjectivity of the judgment of taste, considers this subjectivity to be of a special kind, which is the other aspect of intersubjectivity. For this purpose, we first try to explain the meaning of the subjectivity of the judgment of interest, and then to clarify the intersubjective aspect of this meaning. Finally, we show that Kant, based on the intersubjective validity he finds in the judgment of interest, considers the faculty of interest as a capacity for empathy between subjects and to bring them out of isolation.
Machine summary:
اين مقاله کـه بـه روش توصـيفي – تحليلـي فـراهم آمـده اسـت ميکوشد به دو پرسش اصلي در خصوص نظريۀ احکام ذوقي کانت پاسخ دهد: نخست اينکه ، با توجه به وجود توأمانِ عناصر سوبژکتيو و بين الاذهاني در نظريۀ ذوق کانت ، او چه نسبتي ميـان حيث سوبژکتيو و حيث بين الاذهاني حکم ذوقي برقرار ميکند؟ براي پاسخ به اين پرسش ، در بخش اول، ضـمن بررسي ويژگيهاي منطقي حکم ذوقي نشان مـيدهـيم کـه ايـن حکـم ، از نظـر کانـت ، از سـويي، نـوعي حکـم زيباشناختي است که صدور آن در آزادي و خودآييني کامل سوژه صورت ميگيرد و از سوي ديگر، نوع خاصي از اعتبار کلي را در محتواي خود دارد.
او در نقد قوة حکم چنين آورده ايـن ادعـاي اعتبـار کلي به طرزي چنان ذاتي به حکمي که توسط آن چيزي را زيبا وصف مي کنـيم تعلـق دارد که اگر اين [اعتبارکلي ] را برايش قائل نبوديم ، به کار بردن ايـن اصـطلاح [زيبـا] هرگـز بـه انديشۀ ما خطور نمي کرد، بلکه هرچيز بدون مفهـومي ، خوشـايند بـود مطبـوع بـه حسـاب ميآمد ثانياً، کانت نقد تجربه گرايانۀ ذوق را نوعي نقض مي دانست ؛ چراکه به عقيدة او، ذوق اگر بناست تمييزي بي واسطه بر اساس لذت آني شخص باشد ديگـر نبايـد بـراي آن اصـلي تعيين کنيم که ابژه را با آن مقايسه و بر اين اساس، استدلال کنيم آيا عين مورد نظـر زيبـا هست يا نيست ، زيرا در اين صورت نفس بي واسطگي تشخيص ذوق از ميان ميرود.