Abstract:
واژۀ استغاثه از حیث معنایی، بلاغی و ادبی به معنای شفیع طلبیدن است. از دیرباز در ادبیات عرب نوعی شعر با درونمایۀ استمداد ظهور یافت که «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوی و مادی «توکّل» و «تمسّک» بهره میبرد که در پی تغییراتی در اوضاع جامعۀ هدف بود. با نگاهی به پژوهشهای محقّقان حوزۀ ادبیّات و تاریخ ادبیات، میتوان دریافت درونمایههای ادبی استغاثه در واقع، بیانگر مسئولیت اجتماعی و تعهد هنری شاعران بوده و نیک آشکار است که برای فهم عمیقتر چرایی سرایش این نوع اشعار، بهکارگیری نظریههایی که شناختِ جامعه و مردم خاص زمانی را بررسی میکنند، راهگشا خواهد بود. در پژوهش توصیفی‑تحلیلی حاضر، تلاش شده است تا از دیدگاه جامعهشناسی پیر بوردیو استفاده شود. بر مبنای این نظریّه، تعهد اجتماعی، عمل و کنش، بازتاب منش جامعه است. با تحلیل جامعهشناسی این مهم، آشکار خواهد شد که ساختارهای اجتماعی توانمندِ قشر حاکم، چه تأثیری بر قشر فرمانبر جامعه دارند. ازآنجاکه کُنشهای ناآگاهانۀ به وجود آمده در ساختار اجتماعی دوران جاهلی و مقابله با اجبارهای صادره از قشر حاکم درنتیجه برخی تکبیتهایی با موضوع استغاثه بوده، در زمان حکومت مسلمانان بر اندلس عواملی همچون درگیریهای دائمی اقتصادی و سیاسی، فساد اخلاقی حاکمان، حملات و فجایع منتج از جنگهای صلیبی سببساز تکوین این نوع شعر و تبدیل آن بهصورت فن مستقل گردید. علاوه بر این، با توجّه به مدح قشر حاکم همراه استمداد در این نوع ادبی، در ادامه نیز چرایی عدم دوام مدح و هم تمرد و گلایه تدریجی علیه قوانین حاکم باگذشت زمان قابل بررسی است
In terms of meaning, rhetoric, and literature, the term "Esteghaseh" refers to requesting intercession. In ancient Arab literature, a type of poetry with the theme of supplication called "Esteghaseh" emerged, employing two spiritual and material instruments: "trusting" and "bonding," to seek a change in the target society's circumstances. The literary themes of Esteghaseh convey the social responsibility and artistic commitment of the poets, according to research by literature and literary history scholars. To gain a deeper understanding of why this type of poetry is written, it is evident that theories examining society's knowledge and specific people at the time will be useful. In this descriptive and analytical study, an attempt was made to utilize Pierre Bourdieu's sociological perspective. According to this theory, social commitment, action, and reaction reflect society's character. The sociological analysis of this crucial issue will disclose the impact of dominant social structures on the submissive class in society.Some verses on the subject of Esteghaseh led to uninformed behavior in the social structure during the age of ignorance and resistance to compulsions issued by the ruling class. Therefore, during Muslim rule in Andalusia, factors such as constant economic and political conflicts, moral corruption among rulers, attacks, and catastrophes resulting from crusades led to the development of this type of poetry and its evolution into an independent art form. Additionally, investigating why praise does not last as well as gradual disobedience and complaint against ruling laws with time can be done by taking into account praise for ruling class along with requests for help in this type of literature.
Machine summary:
با نگاهي به پژوهش هاي محقّقان حوزٔە ادبّيات و تاريخ ادبيات ، ميتوان دريافت درون مايه هاي ادبي استغاثه در واقع ، بيانگر مسئوليت اجتماعي و تعهد هنري شاعران بوده و نيک آشکار است که براي فهم عميق تر چرايي سرايش اين نوع اشعار، به کارگيري نظريه هايي که شناخت جامعه و مردم خاص زماني را بررسي ميکنند، راهگشا خواهد بود.
پرسش هاي پژوهش مقالۀ حاضر که به شيؤە کتابخانه اي گردآوري شده و براساس روش توصيفي-تحليلي، به پاسخ سؤالات ميپردازد: ١- با نگاهي به نظرّيۀ «عمل » پير بورديو، موقعيت جغرافيايي و سياسي و اجتماعي اندلس چگونه موجب بسط و تکوين شعر استغاثه شده است ؟ ٢- آيا موضوعات و درون مايه هاي استغاثه حاصل کنش ، عمل ، تعهد اجتماعي و بازتاب منش و جامعه بوده است ؟ ٣- آيا در اشعار استغاثه به جز دعوت به جهاد و مقاومت -که همراه با مدح فرمانروايان بوده - ميتوان تمرد و گلايه عليه قوانين حاکم را ديد؟ ٢.
١. فرضّيات پژوهش فرضّيه بر اين اساس استوار است ؛ علاوه بر صنعت پردازي و بيان احساسات دروني رايج در سرايش انواع متعدّد شعر، در دورٔە اندلس سروده هايي با درون مايه هايي مانند دعوت در دفاع از دين و جهاد و مقاومت گسترش يافت که البّته پاسخ آن را با تحليل جامعه شناسي و مردم شناسي ازجمله نظرّيۀ عمل بورديو، ميتوان در درگيريهاي دائمي اقتصادي و سياسي، فساد اخلاقي سردمداران ، حملات و فجايع حاصل از جنگ هاي صليبي، هتک حرمت زنان و نواميس جستجو کرد.