Abstract:
از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کمنظیری درباره زنان ارایه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشیهای این دوره به وفور میبینیم، اما نکتهای که جلب توجه میکند تفاوت فاحش عکسهای بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامهها و نقاشیهای این دوره است. آن چه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آنها با نگاشتههای سفرنامهها است. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانهای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسشهای این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشیهای دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشتههای سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسیها نشان میدهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکسهای برجای مانده با نقاشیهای این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. میتوان گفت زن در تصویرنگاریهای این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
Machine summary:
آن چه در اين پژوهش مطالعه شده ، بررسي صحت سيماي زنان دوره قاجار براساس مدارک تصويري زنان در نگارگري و عکاسي و تطبيق آن ها با نگاشته هاي سفرنامه ها است .
همچنين کتاب هايي که در رابطه با تاريخ اجتماعي دوره قاجار تاليف شده اند، نظير کتاب تاريخ اجتماعي ايران در عهد قاجاريه نوشته ويلس (١٣٦٦) که به طور غير اختصاصي به زندگي زنان نيز پرداخته اند.
همچنين در زمينه حضور زن در نقاشي دوره قاجار چند پژوهش وجود دارد؛ همچون مقاله اي با عنوان «زنان در واپسين شاهنامه خطي مصور دوران قاجاري مشهور به داوري » نوشته شين دشتگل (١٣٨٤) که در اين پژوهش ها بيشتر به تشريح نگاره هاي مشتمل بر تصوير زنان پرداخته شده است .
از کتاب هاي مستقلي که در زمينه زنان با تکيه بر سفرنامه ها نوشته شده اند، مي توان به کتاب زن ايراني به روايت سفرنامه نويسان فرنگي نوشته مهرآبادي (١٣٧٩) و نيز کتاب تاريخ خانم ها نوشته حجازي (١٣٨٨) اشاره کرد.
اين نکته نيز گفتني است که پس از ناصرالدين شاه ، همه وليعهدهاي دربار قاجار به طور شخصي به عکاسي مي پرداختند و از علاقه مندان اين هنر بوده اند (طهماسب پور، ١٣٨٧: ٥٨).
با بررسي اين عکس ها، مي توان پي برد که زنان ايراني نواحي مختلف ايران براي پوشش در اندروني و يا خارج از آن ، از پوشش هاي محلي متفاوتي استفاده ميکردند.
عکس هاي سنتي که اين دسته آثار، عکس هايي هستند که ناصرالدين شاه در اوايل ورود دوربين به ايران انداخته است و به علت عدم آشنايي با عرف و رسم غربيان ، زنان همه داراي پوششي ايراني اند.