Abstract:
این مقاله در مقام بررسی نظریة تاویل عرضی آیات الهیاتی قرآن (آیات ناظر به اسما و صفات خداوند) در مکتب ابنعربی است. مسئلة تاویل عرضی از مسائل مهم مکتب ابنعربی است و در چگونگی تاویل آیات الهیاتی قرآن موثر است. تاویل به دو روش امکان پدیر است: طولی و عرضی. در این مبحث تاویل به معنای فرارفتن از سطح ظاهر آیات الهیاتی به سطح باطن آنها و دریافت معانی طولی آن است. در تاویل طولی تاویل گر میکوشد بدون تصرف در ظواهر آیات الهیاتی، سلسله معانی طولی را که دارای وحدت معنایی است، از بطن آیات برآورد. در تاویل عرضی بر خلاف تاویل طولی، معانی در عرض یکدیگرند و وحدت معنایی در آنها لحاظ نمیشود. عارف در این نوع تاویل میکوشد آیات الهیاتی را در فضایی گستردهتر از معانی طولی ملاحظه کند و کلام خدا را در ناحیة معانی عرضی نیز توسعه دهد. از مهمترین نتایج این پژوهش ارائة مبانی برای تاویل عرضی قرآن، لزوم رعایت وحدت معنایی در قرآن یا عدم آن و نگاه چند بعدی به قرآن و تنوع تاویل در این مکتب است. روش ما در این مقاله روش تحلیلی است.
The present article examines the theory of transversal interpretation of the theological verses of the Qur'an (verses referring to the names and attributes of God) in the school of Ibn Arabi. The issue of transversal interpretation is one of the important issues of the school of Ibn Arabi. It affects the interpretation of the theological verses of the holy Qur'an. Interpretation is possible in two different ways: longitudinal and transversal. In this context, interpretation means moving above the surface level of the theological verses to their inner level to get access to their longitudinal meaning. In longitudinal interpretation, the interpreter tries to derive a long chain of compatible meanings from the essence of the verses without making any modifications in the form of the theological verses. In transversal interpretation, unlike longitudinal interpretation, the meanings are arranged horizontally with no semantic unity. In this type of interpretation, the mystic tries to consider the theological verses in a broader context compared with longitudinal interpretation with the aim of extending the word of God in the realm of transverse meanings as well. One of the most important results of this research is the introduction of the foundations of transversal interpretation of the Qur'an, the need to observe or not to observe the unity of meaning in the Qur'an, a multi-dimensional view of the Qur'an, and the diversity of interpretation in this school. The method adopted in this article is an analytical one.
Machine summary:
اما آيا متون الهياتي افزون بر اين نوع ساختار خود تفسيرگرايانه ، ميتواند از ساختار ديگري بهره بر د؛ به گونه اي که متن در عين ارتباط با روح معنايي حاکم بر آن و وجود پيوند ناگسستني ميان اجزاي متن قرآن ، ارتباط بيروني با خارج از اجزاي متن قرآن داشته و بتواند از چهرٔە درون تفسيرگرايانۀ خود چهره اي برون تفسير گرايانه داشته باشد؟ منظور از چهرٔە برون تفسيرگرايانه آن است که متن قرآن ، بدون ارتباط دادن گزاره هاي آن با يکديگر تفسير گردد و هر گزاره ، به تنهايي و منفک از گزاره هاي ديگر به معنا دست يابد.
برخي بر آنند که متن قرآن ، افزون بر چهرٔە اتصالي و درون تفسيرگرايانۀ خود، داراي چهره اي تفکيکي است که بر اساس آن ، هر گزارٔە قرآني ميتواند فارغ از ارتباط آن با گزاره هاي قرآنيِ مرتبط با خود بررسي شود و در اين بررسي، بدون در نظر گرفتن روح معنا، معنايي تأويلي پيدا کند.
ميتوان گفت هر متن الهياتي قرآن ، در عين حال که از طريق گزاره هاي قرآني مرتبط با خود به روح معنا ميرسد، ميتواند از طريق گزاره هاي غير قرآني به معاني عرضي دست يابد.
اگر قائل باشيم که متن تنها در ناحيه طول قابل توسعه عمقي است ، بخش وسيعي از معاني متن که از رهگذر گزاره هاي برون قرآني کشف مي شود، از اين نوع کشف و نگاه معنايي فرو ميماند و در اين صورت ، نوعي حد براي کلام خدا قائل شده و قرآن را در سلسله طولي معنا محدود کرده ايم .