Abstract:
توسعه پایدار شهری و مدیریت آن از جمله موضوعاتی است که در دهه اخیر موضوع مطالعات بسیار در حوزه های گوناگون بوده است. امروزه با توجه به حجم عظیم و گسترده مسائل و معضلات مختلف شهری در ابعاد کمی و کیفی، بحث مدیریت توسعه پایدار شهری اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. توسعه شهری زمانی پایدار خواهد بود که جوامعی همگن و همبسته ایجاد کند که ساکنان آنها، شهروندی، عدالت و برابری را احساس کنند. این مساله مستلزم تبدیل شهرداری از سازمانی خدماتی به نهادی اجتماعی- فرهنگی، تمرکززدایی از شهرداری و بهره گیری از دیدگاهها، تواناییها و خلاقیتهای شهروندان است. شهروندانی که در حل مسائل شهری مشارکت می کنند، در وضعیت ایده آل، از حقوق، تکالیف و فرهنگ شهروندی آگاهند و مشارکت واقعی، پایدار، دائمی و نهادینه آنان در مدیریت شهری، بسط سرمایه اجتماعی بین شهروندان و شهرداری است، به طوری که موجب میشود تخصیص منابع و امکانات میان واحدهای فضایی و اجتماعی برابر یا حداقل همراه با مساوات نسبی صورت گیرد. اصول مذکور به بهترین شکل در چارچوب توسعهی پایدار نهفته است. منظور از دستیابی به مدیریت تدوین سیاستهایی جهت حصول به شهرهای پایدار، یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، ضروری مینماید. میدهد که مدیریت شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها دارای تاثیر مثبت و معناداری میباشد.
Machine summary:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).