Abstract:
آیینهای سوگواری از جمله مراسماتی است که در حوزه فرهنگ یک جامعه قرار دارد و جزئی از آداب و رسومی است که همه جوامع با ادیان و فرهنگهای گوناگون به آن توجه دارند. در ایران نیز این رسم همواره با اهمیت خاصی انجام میگرفتهاست. هدف مقاله حاضر، بررسی و توصیف سوگواری زنان در شاهنامه فردوسی و شناخت وجه تشابه این رسم و آئین با سوگواری زنان در قوم بختیاری با استناد به منابع و همچنین تحقیقات میدانی به شیوه تطبیقی و تحلیلی است. مطالعه و بررسی آیینهای سوگواری زنان در شاهنامه و مقایسه آن با آئینهای سوگواری زنان قوم بختیاری، نشان میدهد که میان روایات داستانی شاهنامه و روایاتهای تاریخی درباره آئین سوگ، شباهتهای فراوانی وجود دارد. آدابی مانند مویه کردن، خاک آلودگی، خراشیدن چهره، جامه پاره کردن، مو کندن، مو بریدن در شاهنامه و قوم بختیاری به طور مشترک وجود دارند.
Mourning rituals are among the ceremonies that are in the field of culture of a society and are a part of the customs that all societies with different religions and cultures pay attention to. This custom has always been held in high regard in Iran. The purpose of this article is to examine and describe the mourning women in Ferdowsi’s Shahnameh and to recognize the similarity of this custom and ritual with the mourning women in the Bakhtiari tribe based on sources as well as field research in a comparative and analytical manner. A study of the mourning rituals of women in the Shahnameh and its comparison with the mourning rituals of the Bakhtiari people shows that there are many similarities between the narrative narratives of the Shahnameh and the historical narrations about the morning ritual. Brushing hair, dirt, scratching the face, tearing clothes, cutting hair, and cutting hair are common customs among the Shahnameh and Bakhtiari people.
Machine summary:
٢- آئين سوگواري زنان در شاهنامه عمده مسايلي که پس از درگذشت فردي به چشم مي خورد، عکس العمل با انجام اعمال فيزيکي بازماندگان است ؛ چون زدن بر ران يا سينه ، پاره کردن جامه ، چنگ زدن بر صورت ، خراشيدن رخساره ، خاک بر سر ريختن ، گيسو بريدن ، چنگ بر صورت کشيدن ، زلف آشفتن ، موي کندن و غيره همراه است و نشان از شدت غم و اندوه فرد مصيبت زده دارد.
٣- آئين سوگواري در قوم بختياري سور و سوگ دو پديده و واقعيت مهم در زندگي اجتماعي بشر است که خاستگاه و مبناي عادات ، رسوم ، باورها و آيين هاي فراواني شده اند.
آن ها در حالي که به سختي در غم از دست دادن عزيز خود در سوگند با بريدن موي سر به نشان حداکثر غم اظهار ناراحتي مي کنند و اين مثلي است در بختياري که وقتي اتفاقي ناگواري رخ مي دهد، مادران با اشاره به دختران مي گويند (سي چه موندي پلاته بور) اين سنت به اعصار گذشته و ايران باستان باز مي گردد» هنري راولينسون مشاهدات خود را از گيسو بريدن زنان در سرزمين بختياري چنين بيان ميکند: «ستون هاي هرمي شکل سنگي و قبرهاي گنبد مانند در همه جا به طور يک نواخت و به وسيله گيسوان به هم بافته زنان زينت داده شده که به هنگام وزش نسيم به طرز زيبايي تکان مي خورند، به نظر من اين نوع تزئينات که نشانه اندوه فراوان است ، بسي زيباتر از نقوش به روي سنگ قبر مي باشد» (راولينسون ، ١٣٦٢: ٦٣).