Abstract:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و براساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته میشود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه میکنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتابهای خود ذکر کردهاند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده میشود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده میشود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی دیدگاههای ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.
One of the narrative pieces of evidence that some have cited and based on which they believe that the punishment of hell is not eternal, even for unbelievers, is a narration known as "Jarjir Narration ." This group believes that by growing a plant called "Jarjir" (Arugula) in hell, the torment will be removed from the people of hell. In contrast to this point of view, those who support the eternal punishment of hell justify the mentioned narrations and believe in the immortality of obstinate disbelievers in hell. In the narrative sources, the narrations of Jarjir can be divided into two parts: the first part is the narrations that those who say about the absence of immortality have mentioned in their books, but the same wording does not exist in the narration sources. The second part is the narrations mentioned in authentic hadith books. Regarding the conflict that can be seen in the appearance of the narrations of this chapter, there are three points of view regarding the acceptance or rejection of these narrations: 1. Denial of Jarjir's narrations; 2. Acceptance of narrations; 3. Details (between ideal resurrection and physical resurrection). Considering the obvious conflict that can be seen between the narrations of Jarjir chapter and according to the rules of conflicting chapter and the non-priority of some conflicting narrations over others, the result of this rule is the fall of the narrations of this chapter. In addition, it is not acceptable to refer to a single news in the principles of religion and its related issues. Using the analytical-descriptive method, this article has criticized the viewpoints regarding Jarjir's Hadith and considered the right way to prove or deny the eternity of hell's torment is to rely on other rational and narrative evidences.
Machine summary:
اين نوشتار با روش تحليلي ـ توصيفي ديدگاههاي ناظر به حديث جرجير را نقد و بررسی کرده و راه درست براي اثبات يا انکار جاودانگي عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلي و نقلي ديگر دانسته است.
همچنين مقالهاي با عنوان «بررسي سندي و دلالي روايت جرجير و نقد برداشتهاي نادرست» (ميري، 398) نوشته شده که قسمت بررسي سندي آن، منظور پژوهش حاضر نيست و قسمت دلالي آن هم از جهت ساختار، متفاوت بوده و جامع اقوال نيست و نحوه جمع بين روايات باب «جرجير» در مقاله مذکور قابل مناقشه و اشکال است.
ب) برخي ديگر از قائلان به عدم خلود از اين روايت اينگونه استنباط کردهاند که با رويش گياه جرجير در جهنم، عذاب کفار قطع میشود و آنها از جهنم خارج و به بهشت وارد ميگردند (ابنعربي، بيتا، ج 2، ص 647).
بررسي ديدگاه دوم علامه مجلسي در وجه جمع روايات باب جرجير، دو احتمال مطرح کرده که احتمال اول او اين است که روايات نفي رويش جرجير در جهنم، حمل بر اين ميشود که گياه جرجير در جهنم وجود دارد، بیآنکه با جسم عنصري دنيوي باشد؛ همانند درخت زقوم که اينگونه است.
ازاينرو روايات باب «جرجير» براي اثبات ديدگاه عدم جاودانگي کافر معاند در جهنم، قابل استناد نيست و بايد به ادله ديگري مراجعه شود.