Abstract:
ایران،پرشیا پیشین،کشوری باستانی با پیشینه مذهبی است،که دارای یکی از کهنترین و غنیترین سنتهای حکومتی و اداری در جهان است.قلمرو امپراتوری پارسی،قلمرویی چندملیتی،چندنژادی،با تکثر فرهنگی،برخوردار از آزادی مذهبی و مقید به حقوق بشر بود. ایران حکومت دینی داشت با نماد نور که بر همه میتابد و به همه سود برابر می رساند.در خدمات متقابل اسلام و ایران،ایرانیان مذهب حقه شیعه اثنیعشری را مذهب رسمی خود قرار دادند تا با اتکاء بر ارزشهای اصیل اسلامی و شیعی،چون ایمان،تساهل و مدارا،دیگر بار پرچمدار یکتاپرستی،معنویت و حقوق بشر در جهان باشند.بصیرت پیشوایان،میراث ملی و مذهبی ایرانیان است و سنت آنان،الهامبخش جهانیان. انقلاب اسلامی در دوران جدید،دین را در عرصه اداره امور عمومی تجدید حیات نمود و نظام اسلامی را با محوریت ولایت فقیه،به مثابه نظریه دولت در فقه شیعه،تاسیس کرد. در استمرار حرکت،جمهوری اسلامی ایران در افق آینده الهامبخش،فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی،توسعهی کارآمد،جامعه اخلاقی،نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی تصویر میگردد.در این مقاله**مورد تأکید است که الگوی الهامبخش الگویی است که در پیریزی جامعه نیک،کارآمد باشد.
Machine summary:
"برغم روند عرفی شدن حکومت در جهان معاصر،در جمهوری اسلامی سپهر سیاست و اداره قدسی میگردد؛با تأسیس نهاد ولایت فقیه، که سه قوه تقنینی،قضایی و اجرایی،تحت ولایت امر و امامت آن عمل مینمایند، قوانین و خطمشیهای عمومی،در انطباق با شریعت مقدس اسلام قرار میگیرد4؛ تفقه،استنباط احکام شریعت از منابع اصیل دینی(کتاب،سنت،اجماع و عقل) توسط فقیه عارف به زمان است؛اداره،قانونگذاری و اجرا در رویکرد حقوقی،و خطمشیگذاری و اجرا در رویکرد سیاسی،جهت حل مسائل عمومی است،و هر سه قوه حکومت و تعاملات میان آنها را دربرمیگیرد.
جوامع غربی مصداق جامعهء باز میباشند؛در یک جامعه باز،خطمشیهای عمومی،چونان فرضیات علمی،در معرض نقد عقلانی و ابطال قرار میگیرند؛«دقیقا میدانم کشور را به کجا هدایت و راهبری مینمایم»، این احساس رهبری سیاسی در یک جامعه باز است؛در هر دو حوزه سیاست و معرفتشناسی،پرسش از مرجع نهایی اعتبار،پرسشی اقتدارگرایانه است؛ابطال پذیری معیار عقلانی و غیرایدئولوژیک بودن خطمشی عمومی است.
بخش دولتی میبایست دارای ظرفیت شناسایی و جذب منابع انسانی با کفایت و شایسته باشد(وجود پاداشهای بیرونی و درونی رقابتپذیر با بخش خصوصی)؛منابع انسانی آن با خدمت به کشور و ملت هویت و معنا یابند (جامعهپذیری مؤثر سازمانی و درونیسازی اخلاقیات حرفهای)؛انطباق شغل و شاغل (انتخاب فرد مناسب برای شغل مناسب در زمان مناسب)و تمایزگذاری نظامیافته عملکرد(وجود رابطه منطقی میان عملکرد با پاداشهای بیرونی چون حقوق و دستمزد و ارتقاء)در آن وجود داشته باشد؛و متصدیان مشاغل آن،به عنوان خادم ملت و کشور،در نظام ارزشی جامعه احساس اهمیت وظیفه نمایند(انگیزه درونی)؛ شأنیت اجتماعی سرباز،معلم،و قاضی در هر جامعه معرف اهمیت تصدی مشاغل عمومی است؛در ایالات متحده آمریکا«روز ملی سرباز»از چنین کار ویژهء نمادینی برخوردار است."