Abstract:
ایمان از محوریترین عناصر ادیان به شمار میرود؛ به گونهای که پرداختن به ماهیت و تعیین جایگاه آن در ادیان، یکی از اصلیترین مباحث متکلمان ادیان بزرگ است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی ایمان از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم. بنابراین ضمن ارائه تعریف اجمالی از ایمان، به بررسی حقیقت، متعلق، انواع و مراتب آن از منظر ملاصدرا میپردازیم. از دیدگاه ایشان، ایمان اعتقاد قلبی صرف و از سنخ باور محض نیست؛ بلکه ایمان حاکی از اعتقاد قلبی به اصول و اقرار آن به زبان و عمل به ارکان و اعضاست که به خدا، فرشتگان، کتب، رسولان، قیامت و... تعلق مییابد.
Machine summary:
"با این اشاره گذرا آشکار میشود که نظریه الاهیات سلبی، یکی از نظریههای اساسی در باب خداشناسی است که ـ در تفسیر مشهورش ـ در مقابل نظریه رایج در فلسفه و کلام اسلامی قرار میگیرد و هر گونه شناخت ایجابی خداوند را منتفی میداند و بر آن است که صفات ثبوتی حقتعالی نیز به صفات سلبی باز میگردند؛ مثلا تفسیر صحیح از عالم بودن حقتعالی این نیست که او متصف به صفت کمالی بهنام علم است؛ بلکه علم در اینجا فقط بر نفی جهل دلالت میکند.
او بهتبع روایت مشهوری از امام رضا(ع) که به همین معنا مربوط است، اظهار میکند از آنجا که درک ایجابی از اوصاف و اسمای الاهی بر ما دشوار، بلکه غیر ممکن است، چارهای جز این نیست که اوصاف او را بهنحو سلبی تصور کنیم؛ لذا در باب علم حقتعالی مینویسد: «نسبت دادن علم به حقتعالی بهمعنای نفی جهل است؛ زیرا علم او تنها به همین طریق برای ما قابل درک است.
(همو، 1/116) ابنبابویه قمی، 1357: 186و193) اما آنچه از این دو روایت و روایتهای دیگر مربوط به معانی اسماءالله بهدست میآید، آن است که این روایات درصدد بیان الاهیات سلبی بهعنوان یک مدل عام برای اسمای الاهی نیستند؛ بلکه آنچه در آنها مورد تأکید قرار گرفته و بهعنوان یک مدل عام پیشنهاد شده است، «نفی تشبیه» میباشد.
باید گفت سر رویکرد این گروه به الاهیات سلبی این تصور بوده است که اگر صفات ذات، مصداقا عین ذات هستند و حقایقی مستقل و وجودی در کنار ذات نیستند، پس مفهوما نیز نباید بهعنوان مفاهیمی ایجابی و ثبوتی تلقی گشته، بر ذات حمل گردند؛ لذا سعی کردند آنها را به امور سلبی بازگردانند."