Abstract:
این مقاله،پژوهشی است دربارهء«مکتب وقوع و واسوخت در ادبیات فارسی».ابتدا با استفاده از منابع مختلف به تعریف مکتب وقوع و واسوخت پرداخته شده است و اولین بنیانگذاران مکتب وقوع از دیدگاه نویسندگان مختلف بررسی شده است.همچنین به مواردی همچون دلیل به وجود آمدن مکتب وقوع و زمان آن، تعریف«سوخت»و«واسوخت»که از شاخههای مکتب وقوع محسوب میشوند و نیز مثالهایی در این زمینه با استفاده از دیوان شعرا،اشاره شده است. این پژوهش مکتب وقوع و واسوخت را به لحاظ فکری و زبانی بررسی کرده است و خصوصیات هرسبک را به خوبی بیان کرده است.همچنین به شعرای معروف این سبک اشاره گردیده است و نمونههایی از شعرای معروف این سبک اشاره گردیده است و نمونههایی از شعر آنان به عنوان مثال ذکر شده است.
Machine summary:
واسوخت در عهد صفوی و دوران شاعری وحشی بافقی به اوج خود رسید و شاخهای از متکب وقوع است که نوعی معامله وقوعی در اشعار قدما در این نوع عکس العمل دیده میشود.
مکتب وقوع و خصوصیات آن از مکتب وقوع تعاریف متعددی به عمل آمده است که در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میشود: مکتب وقوع در فرهنگ دهخدا به این صورت تعریف شده است: «مکتب وقوع یا زبان وقوع،مکتبی که در ربع اول قرن دهم در شعر فارسی به وجود آمد و غزل را از صورت خشک و بیروح قرن نهم بیرون آورد و تا ربع اول قرن یازدهم ادامه داشت و برزخی بود میان شعر دورهء تیموری و سبک هندی و غرض از آن بیان حالات عشق و عاشقی از روی واقع بود»(دهخدا 4331-8521:732).
در مقدمهء دیوان بیدل دهلوی نیز به شعرای مکتب وقوع به این صورت اشاره شده است:«مکتب وقوع که بیشتر حوزههای ادبی شیراز و اصفهان را تحت نفوذ خود داشت،با تلاش شاعرانی چونی: کاتبی،وحشی بافقی،اهلی شیرازی،زلالی خوانساری،مکتبی شیرازی،و خواجه ثنایی،اندکاندک سلطه و سیطرهای بیچون و چرا برادب و شعر پارسی آغاز کرده بود.
همانطور که ذکر شد یکی از عیوب فاحش مکتب وقوع و واسوخت توجه به معشوق مذکر است که به همین سبب در قرن دهم شعر و ادب فارسی دچار بیماری و ناتوانیهای زیادی شده بود و شعر سبک عراقی که از مقامی بس بلند برخوردار بود،در این دوره از ارزش و اعتبارش بسیار کاسته شد.