Abstract:
تعیین درجه ی توسعه یافتگی مناطق مختلف که بتواند چارچوب موثری برای توزیع متعادل جمعیت، فعالیت ها و کارکردها در سطوح مختلف باشد، در برنامه ریزی ضروری است. این مقاله به بررسی و تجزیه و تحلیل درجه بندی توسعه یافتگی استان های ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی در یک دوره زمانی ده ساله 1385-1375 و با به کارگیری مدل تحلیل عاملی می پردازد. با رفع همخطی بین شاخص ها، شاخص های اولیه به تعدادی عامل خلاصه می شود. جمع نمرات عاملی می تواند نمایان گر سطح توسعه یافتگی استان های کشور تلقی گردد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های توسعه در اکثر مناطق شهری و روستایی افزایش یافته اند، ضمن اینکه نابرابری بین استان های توسعه یافته تر و کمتر توسعه یافته نیز افزایش داشته است. فاصله ی سطح توسعه یافتگی بین استان تهران (توسعه یافته ترین) و استان سیستان و بلوچستان (کم توسعه یافته ترین) در مناطق شهری 37/157% و در مناطق روستایی 88/100% بیشتر شده، در نتیجه لزوم بازنگری در نظام برنامه ریزی کشور و جهت گیری به سمت برنامه ریزی منطقه ای با توجه به شرایط و ساختار فعالیتی و فضایی هر منطقه ضروری است.
The determination of the level of development in different regions is necessary for having an effective framework for the balance distribution of population، activities، functions and planning. The present article is an attempt to study – through factor analysis - the level of rural and urban development of Iranian provinces between 1996 and 2006. With the removal of colinearity between the factors، the primary indicators will be limited to certain number of factors. The sum total of the factor scores can be representative of level of development of the provinces. The findings of the present research indicate that the indexes of development have increased in most of the rural and urban areas، while inequality between the more developed and lesser developed provinces have increased too. The development gap between Tehran Province (the most developed) and Sistan and Baluchestan Province (the least developed) in rural areas is 157.37 percent and in the rural areas 100.88 percent. This underlines the necessity of revision of national planning which requires more attention to the regional planning.
Machine summary:
"علت این امر را میتوان اینگونه بیان نمود کهاستانهای فارس و خراسان(شامل خراسان شمالی،رضوی و جنوبی)به دلیل وسعت و جمعیتزیاد در شاخصهای مورد استفاده در این مدلسازی در مراکز استانهای خود حتی از استانهایچهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد توسعهیافتهتر میباشند ولی در سطح استانی نسبتبه دو استان مذکور کمتر توسعهیافتهتر هستند که خود نشان دهنده پدیده تمرکزگرایی در مراکز ایناستانها و توسعهنیافتگی سایر مناطق شهری این استانها میباشد.
نتایجبه دست آمده نشان میدهد که شاخصهای توسعه در اکثر مناطق شهری و روستایی استانهایکشور در این دوره افزایش یافتهاند،ضمن اینکه نابرابری بین استانهای توسعهیافتهتر و کمترتوسعه یافته نیز افزایش داشته است.
بنابراین پرهیز از دیدگاهها و الگوهای توسعهای تمرکزگرایانه بویژه در استان و شهر تهران،وهمچنین استانهای بیشتر توسعهیافته که در شصت سال گذشته بر نظام برنامهریزی کشور حاکمبوده است و توجه به دیدگاه آمایشی و پراکنش یکنواخت فعالیت،انسان و فضا در مناطق شهریو روستایی کشور میتواند منجر به توسعه همهجانبه و بهبود سطح کیفیت زندگی افراد جامعه ودر نتیجه ایجاد توسعه اقتصادی و اجتماعی متوازن در سطح کشور شود.
توجه به این موارد میتواند فشار شهرنشینی شتابان ناشی ازمهاجرت جمعیت مراکز روستایی و شهری کمتر توسعهیافته به شهرهای بزرگ و بویژه استان تهران را کاهش داده و سرمایهگذاریهای صورت گرفته برای کنترل نابسامانی شهرهای بزرگ راجهت توسعه پایدار در سطح کشور هزینه نماید ضمن آنکه امنیت اقتصادی و اجتماعی درمناطق مرزی کشور را بهبود بخشد."