چکیده:
بیگمان سنتهای اجتماعی بهویژه در فرهنگ دینی، بر پایۀ برخی آموزهها شکل میگیرد. این آموزهها آنگاه که برخاسته از آیات نورانی قرآن و روایات معصومان( یا خرد انسانی باشد، دارای ارزش و اعتبار است، وگرنه اهمیت چندانی نخواهند داشت.از آنجا که گویاترین و گستردهترین مستند در جزئیات معارف مهدویت روایات صادر شده از پیامبر( و امامان معصوم( است، پژوهش و پرداختن اساسی به محتوای آنها بر فهم آموزههای موجود در آن افزوده، باورهای مهدوی را به ثبات و استواری میرساند.در این نوشتار کوتاه، تلاش شد تا یکی از رفتارهای رایج جامعۀ شیعی مربوط به حضرت مهدی(، یعنی ایستادن هنگام شنیدن لقب قائم را با توجه به روایات موجود بررسی کنیم. از اینرو، با ردیابی عبور روایت از گاه صدور تا امروز _ که فراز و فرودهایی را پشت سر نهاده _ میتوان به حقایقی دست یافت.
Undoubtedly Social customs especially in religious cultures form based on some doctrines. If these doctrines originate from the holy verses of holy Quran or from the traditions quoted from innocent Imams or from the wisdom of humanity، they will be valid and precious، otherwise they won’t be so important. The Hadith which have been quoted from prophet ( pbuh) and the innocent Imams are the most expressive and the vastest document in details of theologies of Mahdaviyyat. Thus، researching and focusing on the meaning of them will increase the understanding of the available doctrines in them and prove Mahdavi beliefs. In this short paper، it was tried to analyze one of the common behaviors of Shiite society which is related to Imam Mahdi، i.e. standing up at the time of hearing the Ghaem title، (a behavior) which is based on the Hadith. Hence، we can acquire some facts by tracking the history and the procedures of Hadith from the time of issuance up to now which has passed a lot of ups and downs.
خلاصه ماشینی:
(صدوق، 1395: ج2، 276، ح6) شیخ صدوق پس از روایت یادشده برای حکایت دعبل گزارش دیگری را نیز به نقل از احمد بن علی بن ابراهیم بن هاشم از پدرش از جدش ابراهیم بن هاشم از عبد السلام بن صالح هروی اینگونه نقل کرده که عبدالسلام بن صالح هروی میگوید: من از دعبل بن علی خزاعی شنیدم که میگفت: بر مولای خود امام رضا( قصیده خود را که چنین آغاز میشود خواندم: مدارس آیات خلت من تلاوة و منزل وحی مقفر العرصات و چون به این ابیات رسیدم: أری فیئهم فی غیرهم متقسما و أیدیهم من فیئهم صفرات حضرت( گریست و فرمود: راست گفتی ای خزاعی،همینگونه است.
علی بن محمد خزاز قمی، پس از گزارش اشعار یادشده، تنها واکنش حضرت را گریه شدید نقل کرده است: بکی الرضا( بکاء شدیدا ثم رفع رأسه الشریف إلی و قال...
548ق)، پس از نقل روایت، حالت امام رضا( را اینگونه توصیف کرده است: بکی الرضا( بکاء شدیدا ثم رفع رأسه إلی و قال یا خزاعی نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین.
قرن 8ق)، حکایت را همانند شیخ صدوق نقل کرده، مینویسد: آنگاه که به این دو بیت رسید: خروج إمام لا محالة خارج یقوم علی اسم الله و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعماء و النقمات بکی الرضا( بکاء شدیدا ثم رفع رأسه فقال: یا خزاعی!