چکیده:
پـژوهش حاضـر بـه منظـور تعیـین اثربخشـی روش آموزش رفتاری والدین (BPT) در کاهش مشکلات برونی سازیشده (رفتارهای پرخاشـگرانه و قـانون - شکنی) در کودکان ٧ تـا ٩ سـاله انجـام شـد. طـرح پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمـون - پـس آزمـون و گروه مقایسه بـود. جهـت اجـرای پـژوهش ، پـس از انتخاب تصادفی تعداد ٦٠ نفر از والدین کودکانی که بـالاترین نمـره هـا را در فهرسـت رفتـاری کـودک (CBCL) به دست آورده بودند و مشکلات آن ها در فرم گزارش معلم (TRF) نیز تاییـد شـده بـود، بـه - عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخـاب شـدند و در دو گروه آزمایش و مقایسه به تعداد ٣٠ نفر قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t بـرای دو گروه مستقل ، آزمون همگونی واریانس هـای لـوین و آزمـون تحلیـل کوواریـانس اسـتفاده شـد. در پایـان دوره ی آموزشی، والدین گروه آزمایش در مشـکلات کلـی برونــیســازیشــده و رفتارهـای پرخاشــگرانه کاهش معناداری را نسبت بـه گـروه کنتـرل گـزارش کردند در حالی کـه رفتارهـای قـانون شـکنی در دو گروه تفاوتی نداشتند. نتـایج نشـان داد کـه آمـوزش رفتاری والدین میتواند روشی کارآمد بـرای کـاهش مشکلات برونی سازیشده کودکان باشد. یافتـه هـای این پژوهش میتواند کاربردهای بالینی داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش رفتاري والدين برکاهش مشکلات بروني سازيشده کودکان ٧ تا ٩ سال The Effectiveness of Behavioral Parent Training on Reducing Externalizing Problems in 7 to 9 Years Old Children زنده ياد دکتر پريرخ دادستان * دکتر سعيد قنبري * دکتر محمود حيدري چکيده پـژوهش حاضـر بـه منظـور تعيـين اثربخشـي روش آموزش رفتاري والدين (BPT) در کاهش مشکلات بروني سازيشده (رفتارهاي پرخاشـگرانه و قـانون - شکني) در کودکان ٧ تـا ٩ سـاله انجـام شـد.
در کشور ما به رغم شيوع بالاي اين اختلالها و مشکلات بسياري کـه ايـن کودکـان براي والدين و ديگران به وجود مـيآورنـد، پـژوهش هـاي محـدودي (بيرامـي، ١٣٨٨؛ احسان منش ، ١٣٧٢؛ فتحي، ١٣٧٤) در مورد اثربخشي روش آموزش رفتاري والـدين در بهبود مشکلات بروني سازي شده کودکان صورت گرفته است .
به علاوه ، آموزش رفتاري والدين (BPT) داراي سابقه اي موفق و طولاني در درمان اختلال هاي دوران کودکي بخصوص "فزون کنشي/ کم توجهي "، "اختلال رفتار مقابله اي "و "اختلال سلوک" است (لي و همکاران ، ٢٠١٢؛ فابيانو، چاکو، پلهام ، راب ، والکر، ويمبس ، ساستري ، فلامر، کينان ، ويس وس وارايا، شلمن ، هربست و پيرويکس ، ٢٠٠٩؛ گردس ، هاک و برايان ، ٢٠١٢) استفاده از روش آموزش مهارت هاي والديني در درمان " اختلال نافرماني مقابله اي " نيز در بسياري از پژوهش ها مورد تأييد قرار گرفته است (فوسام ، مورچ ، هندربرگ ، دروگلي و لارسون ، ٢٠٠٩؛ کاستين و چامبرز، ٢٠٠٧؛ جلالي ، پوراحمدي ، باباپور خيرالدين و شعيري ، ١٣٨٧؛ سادات خيريه ، شعيري ، آزادفلاح و رسول زاده طباطبايي ، ١٣٨٨).