چکیده:
وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001، بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی در 1993 و حمله به متروی توکیو در 1995 نشانه هایی از تغییر اساسی در تروریسم و بیانگر مسئله ای هستند که از آن به «تروریسم جدید» یاد می شود. به نظر می رسد یکی از ابعاد مهم تروریسم جدید نقش ایدئولوژی و تاثیر آن بر عاملان این اقدامات است. ایدئولوژی طیفی گسترده از افکار و عقاید از ادیان و مذاهب الهی گرفته تا برخی مسالک خودساخته بشری را شامل می شود. سوال اصلی این مقاله نحوه تاثیرگذاری ایدئولوژی در شکل گیری تروریسم جدید است. در پاسخ به این سوال تلاش شده است با بررسی رویکردهای رایج درباره نقش ایدئولوژی در روابط بین الملل و پدیده هایی نظیر تروریسم، چارچوبی مفهومی برای تبیین نحوه اثرگذاری ایدئولوژی در شکل گیری تروریسم جدید معرفی شود. باید یادآور شد که مذهب به عنوان پدیده ای موثر در روندهای بین المللی در سال های اخیر، به خصوص پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر، مورد توجه جریان های اصلی این رشته قرار گرفته است. در این راستا نظریات سه دسته از متفکران روابط بین الملل تحت عناوین ازل گرایان، ابزارگرایان و سازه انگاران مطرح و نقاط قوت و ضعف هریک تبیین شده است. در نهایت با اشاره به مدلی چهار مرحله ای نحوه تاثیر ایدئولوژی بر تروریسم مورد بررسی قرار گرفته است.
The occurrence of events like the 11 September، bombing in the world trade center in 1993، and the Tokyo Subway Gas Attack in 1995 are signs that indicate a fundamental change terrorism، which represent a problem now called ‘new terrorism’. Is appears that one of the significant dimensions
of new terrorism is the role of ideology and its effect on the agents in new terrorist measures. Ideology includes a vast range of opinions and ideas from divine religions to a few of man-made principles. The research question of this article is how ideology impacts the formation of new terrorism. In answering this question، the article tries to present a conceptual framework for explaining the way ideology impacts the formation of new terrorism by studying the mainstream approaches to the role of ideology in international relations and phenomena like terrorism. Off course، it should be noted that religion has been considered by main currents as an effective phenomenon in international developments in recent years especially after the 11 September terrorist events. In this way، the viewpoints held by the thinkers of international relations called Eternalists، Instrumentalists and Constructivists and the weaknesses and strengths in each of them have been explained. Finally، it addresses the way ideology impacts terrorism by pointing to a four-stage model.
خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به این سؤال تلاش شده است با بررسی رویکردهای رایج درباره نقش ایدئولوژی در روابط بینالملل و پدیدههایی نظیر تروریسم،چارچوبی مفهومی برای تبیین نحوه اثرگذاری ایدئولوژی در شکلگیری تروریسم جدید معرفی شود.
صرف نظر از علت آنکه موضوع این مقاله نیست،بنیادگرایان و شبکههای گسترده آنها که مرزهای بینالمللی را به رسمیت نمیشناسند و در محدوده جغرافایی مشخصی نیز لزوما فعالیت نمیکنند،به تهدیدی امنیتی برای دولتها تبدیل شدهاند و عامل بسیاری از اقدامات تروریستی در دنیا در سالهای اخیر بودهاند،به نحوی که دستور کار جهانی را به سمت مبارزه با تروریسم تغییر دادهاند.
)01-7:6002,xoF( از سوی دیگر،ظهور پدیدههایی مانند مهاجرت گروهها و افراد به کشورهایی با مذاهب متفاوت و شکلگیری نهادها و سازمانهای مذهبی دولتی و غیر دولتی بینالمللی در سالهای اخیر که طیفی گسترده از گروههای مسییونر و تبشیری تا نهادهایی مانند سازمان کنفرانس اسلامی را شامل میشود،براهمیت مذهب در روابط بینالملل تأکید دارد.
به لحاظ داخلی بسیاری از کشورهای غیرغربی تلاش میکنند آثار جنگ سرد را در جوامع خود از بین ببرند و حتی نخبگان تحت تأثیر غرب را منزوی سازند و سکولاریسم ناشی از دوران جنگ سرد و تمدن غربی را کنار بگذارند و با تمسک به مذهب و سنتهای سرکوب شده خویش هویتی جدید برای خود به وجود آورند.
بدینترتیب در مورد تکوین تروریسم میتوان دوایر متحد المرکزی را تصور کرد که در آنها فرهنگ عام گروههای ستمدیده،خردهفرهنگهای افراطی(مذهبی یا سکولار)و گروههای تروریستی در دل یکدیگر قرار دارند و هردایره درونی از دایره بیرونی خود تغذیه و با آن داد و ستد میکند و حمایت مادی و اخلاقی میگیرد و در عین حال خرج خود را هم جدا و مواضع افراطی خود را دنبال میکند و برای خودیها الگوهای اخلاقی و مهارتهای عملی فراهم میسازد."