چکیده:
طالبان پاکستانی یک واژه و اصطلاح نسبتا جدید است.پیش از این اغلب از نیروهای رادیکال و یا مذهبیون در توصیف طالبان پاکستانی استفاده می شد.دو سال پیش هنگامی که این نیروها از دره سوات به قصد تصرف پایتخت به سوی اسلام آباد حرکت کردند اصطلاح طالبان پاکستانی به واژه رایج در محافل سیاسی،مطبوعاتی،و دیپلماتیک تبدیل شد. از آن زمان به بعد پرسش های زیادی در باره «چیستی» طالبان پاکستانی مطرح شد. مقاله حاضر به تاثیر داشتن عوامل متعدد در تکوین طالبان پاکستانی در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی اذعان دارد. بررسی این عوامل از آن نظر حایز اهمیت است که طالبان پاکستان یکی از پیچیده ترین نیروهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی در این کشور و حتی جنوب آسیا به شمار می رود که به عنوان پدیده نسبتا نوین درباره آن کمتر گفته و شنیده شده است و هم اکنون امنیت داخلی پاکستان، امنیت منطقه ای و بین المللی را تهدید می کند. در این مقاله برای تبیین دقیق تر موضوع تئوری عمومی سیستم ها به عنوان چارچوبی نظری مورد استفاده قرار گرفته است و پس از معرفی کلی تیپ شناسی طالبان پاکستان، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی،موثر در شکل گیری آن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج مقاله نشان داد که :1- ایدئولوژی های وهابیت و دیوبندی ، موقعیت خاص جغرافیایی، وضعیت نامساعد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پاکستان بویژه در ایالت سرحد شمال غربی و منطقه قبایلی از مهمترین عوامل داخلی در تکوین پدیده طالبان پاکستانی محسوب می شوند. 2- طالبان پاکستان کماکان به عنوان ابزار استراتژیک و نیز به عنوان عقبه ی طالبان افغانستان مورد حمایت آی اس آی قرار دارد 3- ایجاد مدارس مذهبی و رشد افکار رادیکالیستی با حمله شوروی به افغانستان به همراه حمایت های مالی عربستان سعودی از گروه های افراطی و تزریق ایدئولوژی وهابیت در ذهن جوانان سنی افغان و پاکستان تاثیر تعیین کننده در رشد و گسترش روز افزون افراطی گرایی داشته است. 4- حضور غرب و در راس آن ایالات متحده در افغانستان و پاکستان به بهانه ی جنگ با روس ها و به دنبال آن حمایت از طالبان، در گسترش آن نقش تعیین کننده ای داشته و سپس با تغییر استراتژی و مقابله با طالبان موجد رویکرد های خشونت آمیز در منطقه شده است.
The term “Pakistani Taliban” is a rather new concept. Before now، the words “radical forces and/or religious people” were used to describe the Pakistani Taliban. The term “Pakistani Taliban” became popular in political، media، and diplomatic forums in two years ago when the above said forces left the valley for Islam Abad in order to capture the capital. From then on، many questions were raised as to “what” the Pakistani Taliban is. The present article admits that there are various factors in giving birth to the Pakistani Taliban in three levels، namely internal، regional and international. It is important to examine these factors because the Taliban in Pakistan are one of the most complicated social، cultural، political، and security forces in this country and even in the South Asia، who، as a rather new
phenomenon، are less talked and heard about، and thereby pose a threat to Pakistan”s internal security، as well as regional and international security. To offer a more precise explanation، the present article uses the approach of the General Systems Theory as a theoretical framework. Then، after introducing the typology of Pakistan”s Taliban، it sets out to examine the internal، regional، and international factors that contribute to its forming، by using a descriptive-analytical method. The results of the research showed that: Vahhabi and Divbandi ideologies، the specific geographic situation، the political، social، economical، and cultural conditions in Pakistan، especially in the state situated in the
Northwest border and the tribal region are the most important factors that contributed to the birth of the Pakistani Taliban. Pakistan”s Taliban continue to be supported by I.S.I as a strategic means، as well as as one that serves as a back-up to Afghanistan”s Taliban. Opening religious schools
together with the growth of radical ways of thinking prompted by the Soviet invasion of Afghanistan as well as Saudi”s financial aids to radical groups and implanting the Ahab ideology in the minds of Afghani Sunni youths has had a decisive effect in the increasing growth of radicalism. Also، the presence of the West and، most importantly، the United States of America in Afghanistan and Pakistan under the pretext of fighting the Russians، followed by the supports given to Taliban، has had a determining role in developing Taliban، which generated violent approaches in the region following the change in strategy which culminated in countering Taliban.
خلاصه ماشینی:
"ایجاد مدارس مذهبی و رشد افکار رادیکالیستی با حمله شوروی به افغانستان به همراه حمایتهای مالی عربستان سعودی از گروههای افراطی و تزریق ایدئولوژی وهابیت در ذهن جوانان سنی افغان و پاکستان تأثیری تعیینکننده در رشد و گسترش روزافزون افراطگرایی داشته است.
حضور غرب و در رأس آن ایالات متحده در افغانستان و پاکستان به بهانه جنگ با روسها و به دنبال آن حمایت از طالبان،در گسترش افراطگرایی نقشی تعیینکننده داشته و با تغییر راهبردی و مقابله با طالبان موجد رویکردهای خشونتآمیز در منطقه شده است.
در پاکستان آموزههای رادیکالیسم در بسترهای ایدئولوژیک اندیشه دینی اهل سنت شکل گرفته است و هماهنگی کاملی میان آنها وجود دارد،به گونهای که ایدئولوژیهای وهابیت و دیوبندی با ترویج دیدگاه افراطی از طریق مدارس مذهبی و رویکرد خشونتآمیز در قبال سایر مذاهب،نقش شاخص در ایجاد طالبان ایفا کردهاند.
اوضاع نابسامان اقتصادی و فقر اقتصادی که از سوء مدیریت نظام سیاسی داخلی نشأت میگیرد،به عنوان مهمترین چالش اقتصادی پاکستان،به ویژه در شمال این کشور به عاملی تأثیرگذار برای نمو رادیکالیسم افراطی تبدیل شده است، به گونهای که شبه نظامیان طالبان بیشتر در مناطق مرزی پاکستان با افغانستان که اکثرا توسعه نیافتهاند،مستقرند.
(دوئرتی و فالتزگراف،1372:226)بررسی و تحلیل تأثیر عوامل منطقهای در شکلگیری و گسترش طالبان پاکستان در این چارچوب میتواند صورت گیرد و بدین منظور به نقش کشورهایی چون افغانستان و عربستان به عنوان خرده سیستمهای منطقهای اشاره میشود.
در سطح بین المللی،حضور غرب و در رأس آن آمریکا در افغانستان و پاکستان به بهانه جنگ با روسها و به دنبال آن حمایت از طالبان،در گسترش آن نقشی تعیینکننده داشته و سپس با تغییر راهبرد و مقابله با طالبان موجد رویکردهای خشونتآمیز در منطقه شده است."