چکیده:
حقوق بشر از موضوعاتی است که در حوزه های مختلف مانند دین، حقوق، جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست و روابط بین الملل مورد بحث قرار می گیرد.نظام های حقوقی، حقوق دانان، دولت ها، ملت ها،حتی افراد با هر عقیده و فرهنگی، در اطراف و اکناف جهان، نسبت به مسائل و رویداد های حقوق بشری واکنش نشان می دهند. از مسائلی که در دوران معاصر، با حساسیت ویژه دنبال می شود، «نسبت حقوق بشر با دین»است. این مساله با عنایت به دین مورد نظر و مبانی اعتقادی هر نظام حقوقی، قابل بحث و بررسی است. نظام های حقوقی سکولار با تلقی خاصی ازدین و اعتماد بر خرد بسندگی، حقوق بشر را پدیده فرادینی پنداشته و تشریع آن را در صلاحیت انسان می دانند. نظام حقوقی اسلام با اعتقاد به جامعیت دین ورابطه عمیق انسان باخدا، حقوق بشر را پدیده درون دینی و در قلمرو انتظارات بشر از دین می داند. بررسی ها نشان می دهد که علوم تجربی و روش های متعارف عقلی مورد اعتماد نظام های حقوقی سکولار از شناختکامل حقیقت انسان و تبیین بایسته حقوق بشر، ناتوان است. مهم ترین ایراد نظریه فرادینی پنداشتن حقوق بشر، غفلت از پیوند عمیق انسان با خدا و نسبت حقوق بشر با جهان بینی توحیدی است. اعتماد بر شناخت جامع و مانع حقیقت انسان و حقوق بشر از طریق منبع فراتر از انسان (وحی الهی) ویژه نظام حقوقی اسلام است
خلاصه ماشینی:
در اینکه رعایت حقوق بشر موجب رشـد شخصـیت انسـان اسـت ، تردیـدی نیست ، اما این اختصاص به اعلامیه جهانی حقـوق بشـر نـدارد، زیـرا در قـوانین داخلی کشورها نیز نوعا مقرراتی پیش بینی میشـود کـه رعایـت آن هـا در رشـد شخصیت انسان مؤثراست .
بـر اساس این تعریف ، حقوق بشر دارای فراینـد درون ذاتـی اسـت (تعریـف اول ) و خاستگاه آن رشد شخصیت انسان است (تعریف دوم ) و محور اصلی حقوق بشر، فرد است (تعریف سوم ) هرچند در نظریه فطرت ، حقـوق بشـر برآمـده از مبـانی فلسفی و هستی شناسی است ، خود مانند سایر قواعد حقوقی تابع مصالح و مفاسد اجتماعی و قابل طرح در قلمرو قرارداد میباشد و از این منظـر هـیچ تفـاوتی بـا دیگر قواعد حقوقی ندارد.
نظام حقوقی که اصلا اعتقادی به خدا و دین نداشـته باشـد، یـا بـر فـرض پذیرش خدا و دین ، بر این باور باشد که بشر در این گونه مباحث نیازی بـه دیـن ندارد، طبیعی است که به ضرورت دینی بودن حقوق بشـر یـا تأثیرپـذیری آن از دین نمیتواند نظر بدهد؛ چنانکه ، اگر دین مورد نظـر یـک نظـام حقـوقی ، فاقـد احکام الزام آور اجتماعی باشد، پیامـدی غیـر از ایـن نخواهـد داشـت .
اصولا وظیفه دین حق این نیست کـه امـور متفـاوت بـر 88 فصلنامه مطالعات حسب اقلیم ها و فرهنگ های گوناگون ، مانند نوع و رنگ لباس یـا سـبک غـذای حقوق بشر اسلامی مردم را بیان کند، بلکه رسالت دین حق ، بیان خطوط کلـی زنـدگی و زیربناهـای حیات انسان ، به طور عام و بدون در نظر گرفتن اخـتلاف هـا و عـوارض اسـت .