چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایران است. در این رابطه سه نظریه مهم فلسفی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آثار؛ والراشتاین (نظریه نظام جهانی)، مایر و بولی (نظریه سیاست جهانی) و رابرتسون (نظریه فرهنگ جهانی) بوده، در حوزه نظام آموزشی و برنامه درسی بررسی شده است. بازتاب هر نظریه در برنامه درسی نشان می دهد که جهت گیری برنامه درسی نظام های آموزشی به سمت جریانی از تکثرگرایی، توجه به خرده فرهنگ ها، توجه به هویت ملی و بومی، آموزش فنی حرفه ای، آموزش مادام العمر و تمرکززدایی پیش می رود. با توجه به این که جامعه ایران نیز جامعه ای جوان و در حال گذر است و ضرورت میزان اثرپذیری اهداف برنامه درسی این کشور از تحولات جهانی امری اجتناب ناپذیر است، لذا این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی – تحلیلی به بررسی میزان تناسب اهداف برنامه درسی ایران با اهداف برنامه درسی نظریه های نامبرده پرداخت. در این پژوهش مشخص شد این نظریه ها شباهت ها و تفاوت هایی با اهداف برنامه درسی ایران دارند و فرصت ها و تهدیدهایی ایجاد می کنند. فرصت های این سه نظریه برای برنامه درسی ایران، توجه به خصوصی سازی، تمرکززدایی، برنامه درسی تلفیقی، تاکید بیشتر بر هویت ملی، خرده فرهنگ ها، صلح و آموزش مداوم می باشد. تهدیدات این سه نظریه برای برنامه درسی ایران در تاکیداتی است که بر برنامه درسی موضوع محور، بهره کشی اقتصادی، ترویج روحیه مصرف گرایی و ناهمواری توزیع دانش دارد.
خلاصه ماشینی:
"liV seidutS جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف برنامه درسی نظام آموزشی ایران ni alucirruC fo slaoG no stceffE eht dna noitazilabolG metsyS lanoitacudE s'narI تاریخ دریافت مقاله:1391/2/21،تاریخ ارزیابی:1391/2/21،تاریخ ارزیابی:1391/5/15،تاریخ پذیرش مقاله:1391/9/15 دکتر سید منصور مرعشی1 دکتر یدالله مهرعلیزاده2 طلعت طوسی3 چکیده:هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایران است.
با مقایسه اهداف برنامه درسی در پرتو نظریه فرهنگ جهانی با اهداف برنامه درسی ایران به این نتیجه میرسیم که اهداف این نظریه در 7 مورد که شامل:توجه به سطوح بالای اهداف حیطه شناختی و عاطفی،تأکید بر آموزش مداوم،توجه به تفاوتها،خرده فرهنگها،تأکید بر ارزشهای ملی-بومی و همزیستی مسالمتآمیز میباشد با اهداف آموزشی-علمی،اخلاقی و فرهنگی ما شباهت دارد و جهانی شدن با تأکید بر این اهداف میتواند فرصتی مناسب جهت توجه بیش از بیش به این اهداف در عمل فراهم آورد زیرا برخی از این اهداف از قبیل ضرورت توجه به هویت ملی(شیخاوندی و منادی،1383)و(صالحی عمران،1386)،توجه به صلح (هاشمی،1387)،توجه به آموزش مادامالعمر(صباغیان،1375)و تأکید بر خردهفرهنگها (هاشمی،1387)علیرغم این که در اهداف نظام آموزشی ما مطرح هستند در برنامه درسی مدارس و کتابهای درسی به آنها کمتر توجه شده است.
اولین گام برای نوآوری هم این است که ببینیم جامعه ما به کدام ویژگیهای جسمانی،عقلانی و عاطفی یا به قول بلوم ویژگیهای شناختی،عاطفی و رفتاری با توجه به پیشرفتهای و تحولات جهانی نیاز دارد تا بتواند در زمان حال و آینده اهداف اقتصادی، سیاسی،اجتماعی و فرهنگی خود را از طریق سیاستگذاریهایی که در نظام آموزشی و برنامه درسی میکند،تحقق بخشد."