چکیده:
پیدایش علم و چگونگی ارتباط آن با خارج، از مسائل مهم فلسفه است. وجود ذهنی از سویی با علم و از سوی دیگر با وجود در ارتباط است. دیدگاه رایج در وجود ذهنی، بر محور ماهیت و انحفاظ آن در ذهن و خارج استوار است. در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی، تبیین مبانی فلسفی و تفاوت آن با آراء فلاسفه پیشین بررسی شده است. علامه با توجه به مبانی خاص خود در باب وجود و ماهیت، نفس الامر، کاشفیت ذاتی علم، تقدم علم حضوری و ملاک صدق ، بر خلاف اغلب فلاسفه که در تبیین علم به نوعی از ماهیت استفاده کرده اند وجود ذهنی را وجودی مقیسی نسبت به خارج می داند که عین کشف و حاکویت از واقع می باشد، همچنین در این مقاله، تاثیر مبانی این دیدگاه را بر فروعات مرتبط با مسئله وجود ذهنی از جمله مناط صدق در قضایا نشان داده ایم
خلاصه ماشینی:
اتصال با جهان مادي از راه حواس ، موجب مي شود که انسان توهم نمايد اين موجودات مجرد مثالي يا عقلي که صورت هاي علمي او هستند، صورت همان واقعيات ۲۰ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارة سي و پنجم ، تابستان ٩٢ مادي عالم خارج باشند و چون آثار خارجي را در آنها نمي يابد، حکم مي کند که اينها ماهياتي هستند که از وجود خارجي منسلخ گشته و به وجود ذهني تحقق يافته اند: هنگام ادراک حسي و ارتقاي نفس به عالم مجردات و مشاهده مثال وهم براي مدرک اين توهم را به وجود مي آورد که آنچه درنزد او حاضر است صورت موجود خارجي است واز اين رو آثار موجود خارجي را از آن طلب مي نمايد و چون اين آثار را همراه اين صورت ادراک نمي کند چنين حکم مي کند که اين صورت ماهيت ذهني است بدون ترتب آثار خارجي (طباطبايي ،نهايـة الحکمـة ، ص ۲۳۹).
اتصال با جهان مادي از راه حواس ، موجب مي شود که انسان توهم نمايد اين موجودات مجرد مثالي يا عقلي که صورت هاي علمي او هستند، صورت همان واقعيات ۲۰ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارة سي و پنجم ، تابستان ٩٢ مادي عالم خارج باشند و چون آثار خارجي را در آنها نمي يابد، حکم مي کند که اينها ماهياتي هستند که از وجود خارجي منسلخ گشته و به وجود ذهني تحقق يافته اند: هنگام ادراک حسي و ارتقاي نفس به عالم مجردات و مشاهده مثال وهم براي مدرک اين توهم را به وجود مي آورد که آنچه درنزد او حاضر است صورت موجود خارجي است واز اين رو آثار موجود خارجي را از آن طلب مي نمايد و چون اين آثار را همراه اين صورت ادراک نمي کند چنين حکم مي کند که اين صورت ماهيت ذهني است بدون ترتب آثار خارجي (طباطبايي ،نهايـة الحکمـة ، ص ۲۳۹).