چکیده:
غزالی در سیر حقیقت طلبی خویش پس از کلام، فلسفه و باطنیه به طریقه صوفیه روی می آورد. وی مرتبه صوفیان را تا جایی ارتقا می دهد که عقل توان درک آن را ندارد و همه حرکات و سکنات آنان را مقتبس از نور نبوت می داند. از این رو، برخلاف متکلمان، فلاسفه و باطنیه، انتقاد مهمی را متوجه آنان نمی کند. البته او خود در رتبه عارفان بزرگ قرار نمی گیرد و فاقد بسیاری از تجارب ایشان است. آثار عرفانی او نیز بسیار ضعیف تر از عرفای دیگر است. هر چند تربیتی صوفیانه داشته و در محیطی صوفیانه پرورش یافته ولی وجود پیر و مرشد که به اذعان خود او از لوازم سیر و سلوک عارفانه است در زندگی اش گزارش نشده است. وجود چنین گرایش ها و عواملی صوفی دانستن غزالی را دچار شک و تردید می کند
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ۹۲/۲/۱۳ تاريخ پذيرش : ۹۲/۲/۳۰ ۱۲۸ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارٔە سي و پنجم ، تابستان ٩٢ معناست وچه علومي از مصاديق اين علم يقيني است وباچه وسيله اي مي توان بـين حـق و باطل تمييزنهاد،به سراغ جويندگان حقيقت مي رود.
۱۳۰ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارٔە سي و پنجم ، تابستان ٩٢ غزالي يقين رادوقسم مي داند: علم اليقين وعين اليقين وسعي مـي کنـد بـا مثـال هـايي بحـث را روشن کند(همو،مکاشفه القلوب ،ص ۱۷۴).
او ۱۳۲ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارٔە سي و پنجم ، تابستان ٩٢ دراين کتـاب پـس ازاينکـه تعـداد خواصـي راکـه ازطريـق برهـان درسـت بـه حقيقـت مي رسندبسيارانگشت شمار مي داندوپس ازبيان روش متکلمان (که شبيه عـوام اسـت )، سايرافرادرادر چهار دسته مي گنجاندوهمگي ايـن چهـار دسـته را (البتـه بـه انـضمام دو رتبه اول ) پيروزدرقيامـت وسـعادتمند مـي دانـد.
۱۳۴ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارٔە سي و پنجم ، تابستان ٩٢ غزالي روش خاصي راکـه درآن علـوم بـه انبيـا افاضـه مـي شـود راحاصـل مراقبـت و مواظبت بسيارمي داندکه درآن بنده تمامي فکروذکرخويش راخدامي دانـد وازتمـام علايق دنيوي دل مي برد.
در نقدموضع غزالي درباره صوفيه ١٣٩ ___________________________________________________________________________________ اين صورت حتي ممکن است که امورمهمي براي صوفي حاصـل شـود کـه بـر اهـل نظـر پوشيده بوده است (همانجا).