چکیده:
این مقاله کوششی است برای فراهمآوردن چهارچوبی تحلیلی به منظور درک فرآیند و علل کامیابیها و ناکامیهای الگوهای توسعه. به این منظور، با بهرهگیری از رویکردی میانرشتهای، نقش عوامل فرهنگ، قدرت، و نابرابری ـکه خود محصول تعامل دو عامل نخست استـ در توسعه جوامع مورد مطالعه قرارگرفتهاست. اصول نظری این مطالعه مبتنی بر تلفیقی از روششناسی نهادگرا، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی است. در بخش ارائه چهارچوب تحلیلی نیز از رویکردی میانرشتهای و تلفیقی از نظریات سیاسی، جامعهشناسی و اقتصاد بهره گرفته شده است. از جمله نتایج این مطالعه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1. بیتوجهی به زمینههای فرهنگی بسترساز توسعه یا به عبارتی نهادهای غیررسمی و نیز پیادهکردن سیاستهای توسعهای مغایر با اصول فرهنگی و ارزشی جامعه از عوامل مهم مخل دستیابی به توسعه محسوبمیشوند. 2. چنانچه طی فرآیند توسعه و در اثر سیاستگذاریهای توسعهای، نابرابری در هر یک از اشکال خود افزایشی بیرویه داشته باشد، به طور مستقیم و غیرمستقیم موانعی جدی در ادامه پیشرفت و نزدیکشدن به اهداف توسعه ایجاد خواهد شد. 3. رشد تناقضات فرهنگی و نابرابری در جامعه به دلیل ایجاد اشکال مختلف مقاومت مانع از همافزایی نیروهای جامعه جهت بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای جامعه خواهد شد. 4. قدرت چه در قالب نظام سیاسی چه در قالب فضای هژمونیک و ارزشی، تاثیر بسیاری بر مقولات فرهنگ، نابرابری و مقاومت دارد و بدینترتیب از طرق گوناگون با توسعه در ارتباط است
خلاصه ماشینی:
"در ﺟﺎﻳﻲ دﻳﮕﺮ، ﻓﻮﻛﻮ اﻳﻦ اﻣﺮ را در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻮع ﺗﺎزهای از رواﺑﻂ ﻗـﺪرت در ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺪرن ﺑﻪ ﻧﺎم »زﻧﺪان ﺳﺮاﺳﺮﺑﻴﻦ: «Panopticonﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﻜﻞ ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﺟﺪﻳﺪی از رواﺑﻂ ﻗﺪرت اﺳﺖ ﻛﻪ در آن، ﻓﺮد درﺣﺎﻟﻲﻛﻪ ﺧـﻮد را در ﻣﻌـﺮض ﻳـﻚ ﻣﻴﺪان رؤﻳﺖﭘﺬﻳﺮ ﻣﻲداﻧﺪ و ﺑﻪ آن واﻗﻒ اﺳﺖ، ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ اﻧﻀﺒﺎﻃﻲ را در ﺧﻮد ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪ ﻣﻲﻛﻨـﺪ و ﻣﺤﺪودﻳﺖﻫﺎی ﻗﺪرت را ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد، اﻣﺎ اﻳﻦ ﻛﺎر را ﺑﻪ ﺷﻴﻮهای ﻧﻮﻳﻦ اﻧﺠﺎم ﻣـﻲدﻫـﺪ و راﺑﻄـﺔ ﻗﺪرت ﻣﻮﺟﻮد را ﻛﻪ او در آن دو ﻧﻘﺶ ﻫﻢزﻣﺎن ﺳﺮﻛﻮﺑﮕﺮ و زﻧﺪاﻧﻲ را ﺑﺮﻋﻬﺪهدارد، در ﺿﻤﻴﺮ ﺧﻮﻳﺶ ﺣﻞﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﻫﺰﻳﻨﺔ اﺻﻠﻲ ﺑﺮوز ﻣﻘﺎوﻣﺖ ـﭼﻪ در ﺷﻜﻞ آﺷﻜﺎر و ﭼـﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﭘﻨﻬﺎن ـ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﻫﻤﻜﺎری و اﻧﺴـﺠﺎم اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ، ﻛـﻪ ﭘﻴﺶﺷﺮطﻫﺎی ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی ﻳـﻚ ﺟﺎﻣﻌـﺔ ﺑﺴـﺎﻣﺎن ﻫﺴـﺘﻨﺪ )1791 , ،(Rawlsﺷـﻜﻞ ﻧﺨﻮاﻫﻨـﺪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻠﻜﻪ اﻧﺮژیﻫﺎ و ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻴﺰ ﺻﺮف اﺳﺘﻬﻼک اﻗﺪاﻣﺎت ﺣﺎﻛﻤﻴـﺖ ﺧﻮاﻫـﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ در ﻧﺘﻴﺠﺔ آن، آﺳﻴﺐﻫﺎی ﻓﺮاواﻧﻲ ﺑـﻪ ﻇﺮﻓﻴـﺖﻫـﺎی ﻣﺤـﺪود ﺟﺎﻣﻌـﻪ وارد ﻣـﻲﺷـﻮد.
ﺑﺮای ﺑﻪﺛﻤﺮﻧﺸﺴﺘﻦ ﻳﻚ ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﻣﻄﻠﻮب ﻻزم اﺳﺖ: زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻻزم ﺑـﺮای ﺗﻮﺳـﻌﻪ اﻳﺠـﺎد و ازداﻣـﻦزدن ﺑـﻪ ﺗﻀـﺎدﻫﺎ و ﺗﻨﺎﻗﻀـﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺟﺘﻨﺎب ﺷﻮد، زﻳﺮا ﺑﻲﺗﻮﺟﻬﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ دو ﻣﻮرد ﺑﻪ ﺑﺮوز ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮاﻫﺪ اﻧﺠﺎﻣﻴﺪ ﻛـﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی آن ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻛﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﺻﻴﻞ ﺗﻮﺳﻌﻪ را ﻧـﺎﻣﻤﻜﻦ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد."