چکیده:
کهن الگوها، که از آنان به تمایلات کلّی ذهن و نوعی آمادگی جهت تولید پی در پی اندیشه های اساطیری یکسان و مشابه یاد می کنند، در حقیقت، گنجینه ای از روان جمعی، اندیشه جمعی و راه و رسم اندیشیدن، احساس و تخیّل هستند که در هر کجا و هر زمان، فارغ از سنّت پدید می آیند. این صورت های ازلی که در رویاها و خیال پردازی های ما آشکار می شوند، در واقع افکاری غریزی و مادرزادی، یا تمایل به رفتارها و پندارهایی هستند که بر طبق الگوهایی از پیش مشخّص شده، به صورت فطری و ذاتی در نوع انسان وجود دارند و در شرایطی به جلوه در می آیند. برخی از این کهن الگوها، همچون: نقاب، مادینه روان، نرینه روان، سایه، خویشتن و قهرمان که تحوّل یافته تر از بقیّه هستند و بنابراین به طور مداوم بر روان ما اثر می گذارند، بیشتر مورد توجّه و پژوهش قرار گرفته اند. امّا «آزمون» در مقام نوع کهن الگو، با آنکه نقش و اهمیّتی ویژه در تعالی و تکامل «قهرمان» دارد، تاکنون به شایستگی مورد توجّه و تحقیق واقع نشده است. در این مقاله، کوشش شده است تا ضمن معرّفی کهن الگوی آزمون و مروری بر جلوه های آن در متون حماسی و افسانه ای، بازتاب و کارکرد آن در منظومه هفت پیکر نظامی به طور عام و در افسانه گنبد چهارم (سرخ)، به طور خاص کاویده شود. یافته نهایی این جستار چنین است که کهن الگوی آزمون، حتّی در جایی که توانایی جسمانی و مادّی قهرمان را به سنجش می گیرند، بر سیر و سلوک باطنی قهرمان و تعالی و تکامل درونی و روحی او دلالت دارد
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، کوشش شده است تا ضمن معرفی کهن الگوی آزمون و مـروری بـر جلـوه هـای آن در متون حماسی و افسانه ای، بازتاب و کارکرد آن در منظومۀ هفت پیکر نظامی به طور عام و در افسانۀ گنبـد چهارم (سرخ )، به طور خاص کاویده شود.
کهن الگوی آزمون آزمون ها، یکی از راه های پیمودن مدارج کمال ، توسط قهرمانان اسطوره ای است ؛ «مجالی اسـت برای پدیدار شدن مفهوم قهرمان یا پهلوان در هیأت فردی آرمانی شده ، که با گذر پیروزمندانه و سربلند از مراحل دشوار و گوناگون ، پس از بریدن از قبیله یا جامعۀ خود، با پشـت سـر گذاشـتن آزمایش ها، از نو، به جامعۀ خود باز میگردد، ولی این بار با شخصیتی جامع تر و کمال یافته تر.
» این «آزمون ها که زیر ساخت آن به مراحل کمال و سیر و سـلوک قهرمـان راه دارد، تأویـل و روایتـی از سـیر درونی آدمی است ؛ یعنی قهرمان داستان به جای حرکت به سوی خارج مرزهـای شـناخته شـدٔە عینی، به درون سفر می کند، تا دوباره متولد شود.
» ( کمبل ، ١٣٨٩: ١٨٩) بنابراین ، آزمون قهرمان در حکم گردنه ها و گریوه هایی است که قهرمـان یـا پهلـوان در راه سیر تکامل روحی خویش پشت سـر مـیگـذارد و بـدین ترتیـب جسـارت و دلیـری و هـوش و خردمندی خود را به عرصۀ اثبات میرساند و به مقام عالی قهرمانی نایل میشود.