چکیده:
مقاله حاضر درصدد بیان «سیاستهای علمی و فرهنگی فاطمیان» با تاکید بر ترویج تعلیم و تربیت است. فاطمیان از ابتدای حکومت در مصر، همزمان با تثبیت قدرت به فعالیتهای علمی و فرهنگی پرداختند؛ زیرا افزون بر اینکه یکی از پایههای اساسی استمرار قدرت و اقتدار، علم و تقویت فرهنگ عمومی با رویکردی عالمانه است، برای جلوگیری از انفعال در برابر دو رقیب سیاسی و علمی(بنی عباس وآل بویه) باید استقلال علمی و متکی به فرهنگ غنی بومی خویش را تقویت میکردند. پیشنه علمی- فرهنگی سرزمین مصر هم مشوق خوبی برای فعالیت های فرهنگی فاطمیان بود. بر این اساس، فاطمیان بیشترین تلاش خویش را در پی ریزی یک شاکله مستحکم علمی با تمام جوانب از نظر ساختاری، محتوایی، و نخبه پروری مبذول داشتند. آنان برای تحقق اهداف خود، مراکز آموزشی و پژوهشی فراوانی مانند مساجد، کتابخانه و مدارس تاسیس کردند و امکانات مادی و معنوی بسیاری را در این مسیر صرف نمودند و حتی برای استفاده از توان علمی موجود در سایر مناطق اسلامی، عالمان و دانشمندان دیگر سرزمینها را به دربار خود دعوت نمودند. نتیجه این تلاشهای بی وقفه، شکل گیری کانونهای علمی و حلقه های متعدد پر رونق درس و بحث در حوزه های گوناگون علمی بود.
The present article is to mention scientific -cultural policy of Fatimids emphasizing on the propagation of education and training. From the beginning of governorship in Egypt and simultaneous with the stabilization of power، Fatimids were engaged in scientific and cultural activities. Since، one of the fundamental elements of duration of power is science and strengthening of the general culture through a scholarly approach، they should have strengthen their scientific independence reliant on their native rich culture in order to protect any passivity towards the two political and scientific rivals (Abbasids and Buyids). The scientific-cultural background of Egypt was a good persuasive element for the cultural activities of Fatimids. In this regard، Fatimids tried their best to set up a strong scientific structure with all aspects of structure، content، and training elites. To achieve their objectives، they established a lot of educational and research centers such as mosques، library and schools and utilized a large amount of material and spiritual facilities in this regard. Moreover، they invited scholars and scientists of other lands to their court in order to benefit from the scientific potential present in the other Islamic lands. The outcome of these non-stop trials was the development of scientific centers and various prevalent classes in different scientific areas.
خلاصه ماشینی:
"حکومتهای شیعی آل بویه در بغداد و فاطمیان در مصر در کنار فعالیت های سیاسی و اجتماعی تمام تلاش خویش را برای رشد و ارتقای سطع علم و دانش به کار بردند؛ زیرا توجه ویژه به علم، برآمده از تعالیم قرآن و رهنمودهای پیامبر( بود و شیعه نیز با تمسک به اهل بیت( و علمای تربیت شده دراین مکتب، ترویج علم را با تلاش بیشتر در دوران این دو حکومت پیگیر شد.
324 اولین مدرسه در عهد فاطمیان درسال 532 هجری به دست یکی از وزرای فاطمی بنا نهاده شد که با توجه به سابقۀ تأسیس مدارس از اواسط قرن چهارم، این مدرسه توانست از استادان تربیت شده و عالم برای تربیت دانش پژوهان بهره ببرد و زمینۀ مهاجرت فارغ التحصیلان اهل علم از نظامیۀ بغداد را فراهم آورد و شخصیتهایی چون طرطوشی، محدث بزرگ یوسف بن عبدالعزیز المایرقی، فقیه یحیی بن ابی ملول الزناتی و الحافظ السلفی را به خود جلب نماید.
اما باید به این نکته توجه داشت که فاطمیان برای رقابت با آل بویه و عباسیان و رشد و بالندگی جامعه اسلامی در اثر تعامل فرهنگی، با رویکردی افراطی و بدون توجه به پیامدهای منفی فرقه ای، درب مراکز علمی خود را به سوی دانشمندان همۀ فرق اسلامی گشودند و در گزینش عالمان، روش تسامح و تساهل را برگزیدند که منتهی به نقض غرض شد؛ یعنی گروهی که به داعیه داری ترویج مذهب فاطمی و گرایش شیعۀ اسماعیلی، انقلابی در دل حکومت عامه و اهل تسنن به راه انداخته بودند به سبب این رویکرد غیر دقیق، خود در میانه راه، اسیر دانشمندان همان جریان شدند و به اضمحلال رفتند."