چکیده:
از جمله کارکردهای دین در عرصة اجتماعی، کارکرد انتقال معارف دینی به جوامع بشری است. با آنکه در برخی از ادیان، این کارکرد ظهور خارجی کمرنگی دارد، در برخی از ادیان مانند اسلام، این کارکرد برجسته است. در اسلام، برای ارائة معارف دینی، قرائتهای گوناگونی مانند اهلسنت و تشیع به چشم میخورد که به تناسب توان، ظرفیت و قابلیت، به جوامع بشری عرضه شده است. در این مقاله، ضمن بهرهگیری از روش نقلیـ تحلیلی به بررسی چگونگی انتقال معارف شیعیان در جوامع غیراسلامی با هدف دستیابی به میزان تأثیرپذیری آن از یکسو، و کشف نقاط آسیب و مانع در مقابل آن از سوی دیگر، پرداخته شده است. نوآوری مقاله در حوزة رویکردی به این مسئله، توجه به شرایط فرهنگی ـ اجتماعی ادوار گوناگون اسلامی است. اینکه تا چه حد تفکر شیعی توانسته است در جوامع غیراسلامی پایگاه اجتماعی پیدا کند، نتیجهای است که از فحوای مقاله قابل استنتاج است.
One of the functions of religion in social arena is transmitting religious sciences to human societies. Some religions fulfill this function inadequately but others، such as Islam، are more successful in this regard. In Islam، there are several understandings of religious sciences (such as Sunni and Shi'a understandings) which are offered to human societies on the basis of their ability and capability. Using a transmitted-analytical method، the present paper examines how Shi'a sciences were and are transmitted to non-Muslim societies in order to assess how they are influenced and find the damages and obstacles of their transmission. The innovation of this paper in terms of an approach to the issue is that it takes into consideration the cultural-social conditions of different Islamic periods. It can be understood from the paper to what extent Shi'a thought has been able to find a social basis for itself in non-Muslim societies.
خلاصه ماشینی:
"بیتردید در میان مسائلی که در این حوزه، دغدغة اندیشوران فرهنگی ـ اجتماعی را در پی دارد، مسئلة چگونگی و نحوة انتقال معارف دینی به جوامع غیراسلامی است؛ مسئلهای که به موازات کارکرد آن، از اهمیت بالایی برخوردار است و غفلت از آن میتواند آسیبهایی را در حوزة اجتماعی اسلام بهوجود آورد.
انتقال معارف با محوریت بینش توحیدی جایگاه فرهنگی و مذهبی شبهجزیرة عربستان به دلیل همسایگی با حوزة تمدنی ادیان و گرایشهای گوناگون همواره دستخوش تحولاتی بوده، بهگونهای که در عصر ظهور اسلام، از فرهنگهای دینی متعددی نظیر فرهنگ مسیحی، یهودی، زرتشتی، صابئی، ستارهپرستی، فرشتهپرستی، یکتاپرستی و در رأس آن، بتپرستی برخوردار بوده است.
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) خلفای سهگانه رویکرد فتوحاتی را در امر انتقال معارف دینی در پیش گرفتند و به سبب همین رویکرد، این اتهام زده شد که اسلام دین شمشیر است، درحالیکه ائمة معصوم(ع) در همان مسیر پیامبر، کار انتقال معارف اسلامی را ادامه دادند.
اما این عامل پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) دستخوش موانعی شد که تأثیر مستقیم خود را بر کارکرد انتقال معارف شیعی از سوی ائمة اطهار(ع) به سایر جوامع غیراسلامی گذاشت.
البته در عصر خلفای سهگانه، این کارکرد تداوم یافت، اما چون از ناحیة قرائت غیر اهلبیت(ع) دنبال شد، جنبة تهاجمی انتقال معارف غلبه پیدا کرد و زمینه را برای القای شبهة دین شمشیری بودن اسلام مهیا کرد (این مطلب در بخش «اصل جهادی نشر آموزههای اسلامی» تبیین گردید).
توطئه دشمن: آسیب دیگر کارکرد انتقال معارف به جوامع غیراسلامی توطئهها و دسیسههایی است که دشمنان اسلام در زمان پیامبر اکرم(ص) و ائمة معصوم(ع) بهمنظور ممانعت از گسترش معارف اسلامی به کار بردند."