چکیده:
بدا یکی از کلید ی ترین آموزه های شیعه است و فهم درست آن می تواند در زمینه باورهایی مثل خداشناسی، پیامبرشناسی و امام شناسی، همچون علم و اراده الهی و علم غیب معصومان و پرسش های مطرح درباره آنها راه گشا باشد. این مقاله بر آن است تا شبهات ناصر القفاری، یکی از علمای وهابی را درباره مسئله بدا، با ادله نقلی و عقلی به نقد کشیده، اثبات کند که استعمال بدا برای خداوند از سوی شیعیان مستلزم هیچ محذوری همچون نسبت جهل به خداوند یا برتری اهل بیت(ع) بر خالق یا غلو در جایگاه ائمه(ع) نیست. استعمال این اصطلاح، مجازی است و بدا در علم خداوند به معنای وقوع آن در لوح محو و اثبات است که تقدیرات در آن ثبت می شود و متعلق علم فعلی خداست. علم ذاتی خداوند لایزال و لایتغیر و در لوح محفوظ نزد خداوند است. همچنین غیب دانی امامان شیعه ریشه در منابع وحیانی دارد و به دلیل تفاوت بارز با علم غیب الهی در کمیت و کیفیت، مستلزم هیچ گونه برتری ایشان بر خداوند یا هیچ غلوی درباره شخصیت ایشان نیست. داستان های تاریخی مورد استناد قفاری نیز دارای تناقض و ناپذیرفتنی اند.
Bada' (appearance) is one of the most important Shiite doctrines، and a true understanding of this doctrine in the light of theology، prophetology and imamology help answer the questions raised in the regard by testifying divine will and infallible Imams' knowledge of the Unseen. Citing transmitted and intellectual proofs، the present paper criticizes the charges made by Nasser Al-Qefari، a Wahhabi scholar، and proves that the idea of using Bada' by which is confirmed by Shiite scholars dispels such notions like attributing ignorance to God، superiority of the Holy Prophet's household over the Creator or Imams' position extreme. The use of Bada' by God has a figurative meaning; that is، its occurrence contained in the Tablet of Effacement and Affirmation in which predestinations are recorded and is associate with God's active knowledge. God's essential knowledge which is eternal and unchangeable contained in the Protected Tablet with God. Furthermore، Imams' knowledge of the Unseen has toots in and due to the clear difference between God's knowledge of the Unseen and that of Imams' in quality and quantity there is no indication of attributing superiority to Imams. The historical stories to which Qefari refers are contradictory and not reliable.
خلاصه ماشینی:
"علمی که تغییرپذیر نیست، علم مکنون و مخزون خداست که کسی جز خدا از آن آگاه نیست؛ درحالیکه علم ملائکه، پیامبران و امامان معصوم( نسبت به آینده پذیرای بداست؛ ج) انسانشناسی: اگر بدا را نفی کنیم و خداوند را فارغ از کار قضا و قدر بدانیم، انگیزهای برای تغییر وضعیت موجود خود، از طریق کارهای خیر و عبادات و نماز باقی نخواهد ماند؛ زیرا هرچه مقدر شده همان خواهد شد و هیچ تغییری در قضا و قدر رخ نخواهد داد.
او دربارة استناد شیعه به آیة: «یمحوا الله ما یشآء ویثبت وعنده أم الکتب» (رعد: 39) نیز میگوید: این سخنشان باطل است؛ چراکه محو و اثبات، با دانش و قدرت و ارادة خداوند انجام میپذیرد، بیآنکه برایش بدایی پیدا شود؛ و چگونه برای خدا، توهم بدا شود، درحالیکه اصل کتاب، در نزد اوست و علم ازلیاش فراگیری دارد؟ خداوند در پایان آیه تبیین کرده که هرچه از محو و اثبات و تغییر حاصل میشود، به مشیت خداست و در امالکتاب ثبت است (قفاری، بیتا، ج3، ص945).
همسویی شیعه با یهود در پذیرش بدا مهمترین اثر اعتقاد به بدا، اثبات قدرت مطلق خداست؛ چراکه بر اساس امکان بدا برای خداوند، تا زمانی که فعل و رویدادی ویژه در عالم رخ نداده، ممکن است که خدا تقدیر را عوض کند و آن رویداد خاص واقع نشود؛ حتی اگر مشیت و تقدیر و قضای او به آن حادثه تعلق گرفته باشد."