چکیده:
نقد و بررسی دیدگاه دیوید هیوم در خصوص «ارزش شناخت»، که قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد، حایز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با مراجعه به آثار و تحقیقات صورت گرفته پیرامون نظریات هیوم، که به اعتقاد تجربه باوران نوین، پدیدآورنده تجربه گرایی نوین می باشد، به این نتیجه رسیدیم که هیوم بر اساس سه اصل شکاکیت، معناداری در تصورات و علیت، در خصوص «ارزش شناخت» فیلسوفی مبناگرا و قایل به نظریه مطابقت است، اما نه به معنای مطابقت اندیشه با واقع، بلکه به معنای «مطابقت اندیشه با انطباع پدیداری»؛ یعنی هر شناختی که به انطباع پدیداری برسد، بر اساس معیارهای «انطباعات حسی» و «حافظه» با آن معامله واقعی می شود. مشکل هیوم در خصوص تصدیق قضایایی است که طبق اعتقاد او، ناظر به نسبتی واقعی در زمان آینده است؛ قضایایی که مبتنی بر رابطه علیت می باشند. این رهیافت معرفتی هیوم در باب معرفت شناسی (غیر از نسبت بین تصورات) منجر به ایده آلیسم معرفت شناختی می گردد که از مبانی نظری نسبیت معرفت دینی می باشد.این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی «ارزش شناخت» از دیدگاه هیوم بر اساس حکمت متعالیه را مورد نقد قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"ـ نیز می توان به این جمله معروف هیوم که از آن به معیار یا تیغ هیومی (در بخش تصورات) یاد می کنند، اشاره کرد: وقتی این شبهه در خاطرمان ایجاد می شود که یک اصطلاح فلسفی بدون معنا یا مفهوم به کار رفته است (که اتفاق نادری هم نیست) فقط کافی است بپرسیم آن تصور یا مفهوم از کدام تأثر (حسی یا ذهنی) نشئت گرفته است؟ و اگر چیزی نیافتیم که بتوان به آن منتسب کرد، پس آن شبهه که داشتیم تأیید و تقویت می شود (hume, 1955, p.
هیوم بر اساس مبنای معرفتی خویش (در باب تصورات) که اگر در ذهن ایده ای باشد باید قابل بازگشت به انطباعی باشد، می پرسد که تصور علیت از کدام انطباع یا انطباعاتی مشتق شده است؟ وی می گوید: هیچ کیفیتی از آن چیزهایی که علل نامیده می شوند، نمی تواند منشأ تصور علیت باشد؛ چون نمی توان کیفیتی را کشف کرد که نزد همه آنها مشترک است؛ بنابراین، تصور علیت از نسبت میان اشیا ناشی می شود (Ibid, p.
علیت مشکل اساسی هیوم در خصوص قضایایی است که نسبتی واقعی در زمان آینده را بیان می کنند؛ بلکه در مورد آینده چه باید گفت؟ آینده ای که از آن نه انطباعی داریم و نه تصور یا ایده ای؟ از نظر هیوم، معرفت آدمی نسبت به امور واقع صرفا بر داده های حسی مبتنی است و نمی تواند از حیطه حس فراتر رود."