چکیده:
مقاله حاضر در صدد است با تحلیل زیباشناختی فضاهای آموزشی پیش فرض هایی را برای طراحی ارائه دهد که بتواند با توجه به مبانی زیبایی شناسی اسلامی، قابلیت هایی در فضاهای آموزشی ایجاد نماید که فرایندهای ادراک، احساس، خردورزی و رفتارهای فراگیران را در جهت پویایی و غایتمندی انسان مسلمان قرار دهد. روش تحقیق به صورت تحلیلی-استنباطی است که با استفاده از متون و تحلیل دیدگاه ها و تجربه های موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد این امکان وجود دارد که با توجه به قابلیت های زیبایی شناسی محیط های آموزشی، بتوان فضاهایی را طراحی کرد که پتانسیل های موجود را در افراد شکوفا سازد و دامنه ای از ویژگی های زیبایی شناختی را برای فراگیران به ارمغان آورد، که بتواند هماهنگی، آرامش، قدرتمندی، دلپذیری، پراحساسی و گیرایی در آنان ایجاد کند. بر این مبنا اصول زیبایی شناسی اسلامی هدفمندی زندگی، جوشش اجتماعی و همراهی علم و دانایی را با جستجوگری در فضاهای آموزشی در نظر گرفته است.
The present article is an attempt to investigate educational space from the viewpoint of aesthetic to find some presuppositions which can make change in educational spaces according to Islamic aestheticism which can، in turn، direct the learners’ behaviors in the process of perception، feeling، thoughtfulness toward dynamism and the final goal of Muslim human. The methodology used is analytic-inferential which uses texts، analysis of views and the experiences. The findings delineated that it is possible، through the capabilities of the educational spaces، to design spaces that can actualize the present potentials of students and bring about a range of aesthetic features which can create harmony، calmness، power، pleasure، spirit، and attraction for students. On such bases، the principles of Islamic aestheticism have taken the goal-orientation of life، social involvement، and accompaniment of science and wisdom along with inquisitiveness in educational spaces into consideration
خلاصه ماشینی:
تحلیلی بر مؤلفههای زیباییشناختی در معماری فضاهای آموزشی با توجه به رويكرد اسلامي آمنه بختیار نصرآبادی* حسنعلی بختیار نصرآبادی** مریم انصاری*** چکیده مقالة حاضر در صدد است با تحلیل زیباشناختی فضاهای آموزشی پیشفرضهایی را برای طراحی ارائه دهد که بتواند با توجه به مبانی زیبايیشناسی اسلامی، قابلیتهایی در فضاهای آموزشی ایجاد نماید که فرایندهای ادراک، احساس، خردورزی و رفتارهای فراگیران را در جهت پویایی و غايتمندي انسان مسلمان قرار دهد.
حال این پيشفرض مطرح میشود که آیا میتوان با تلفیق مؤلفههای زيباييشناسي محیط با معماری، به طراحی فضاهای آموزشی پرداخت؛ فضاهایی که بتواند با ایجاد قابلیتهای رفتاری مناسب، اهداف تربیتی را تحقق بخشد و پاسخگوی علایق و نیازهای تربیتی انسان معاصر باشد.
البته دستیابی به چیدمانی کارا و مطلوب، نیازمند شناخت دقیق ویژگیها و نیازهای آموزشی فراگیران است که در این میان طراحی فضاهای آموزشی به عنوان عاملی که تأثیرات بهسزایی در رشد و پرورش فراگیران در راستای اهداف و برنامههای آموزشی دارد، باید بسیار دقیق و هنرمندانه و با توجه به ویژگیهای زیباشناسانه انجام شود؛ چرا که نقش عوامل محیطی (فیزیکی-معماری) در کنار عوامل غیر فیزیکی، در فرایند یادگیری تأثیر بسیار دارند (مرتضوی، 1380، ص 15).
ريد (1998) در اين باره اظهار میکند که مواد و ابزارهاي آموزش فردي و برقراري ارتباط براي همه در دسترس است؛ این در حالي است که اکثر اصلاحات فضاهای آموزشی به عنوان تنها مكان يادگيري معنادار متمرکز شده است.
W. (1999), Meaning and Identity: Essays in Critical Educational Studies, New York: Peter Lang.
(1998), "Physical Education and Curriculum Study: A Critical Introduction", London: Croom Helm.