چکیده:
اعتقاد به ظهور منجی و مصلحی جهانی، امری فطری، عقلی و دینی است که از آرمانهای مشترک بیشتر ادیان و مذاهب دنیا به شمار میرود. اندیشه اعتقاد به منجی موعود مسلمانان، مهدی منتظر( _ همو که قیام و دعوتی جهانی دارد و برای نجات بشر میآید _ در آینه شعر نیز نمایان شده و بر این اساس، مهدویات _ که یکی از موضوعات شعری شیعی به شمار میآید _ گستره وسیعی از ادبیات شیعی را در دورههای گوناگون فراگرفته است. شاعران معاصر عربی نیز در شعر خود ارادت خالصانه خویش را به محضر امام عصر( اظهار داشتهاند و در زمینهها و موضوعات گوناگون درباره آن حضرت به سرایش پرداختهاند.این نوشتار بر آن است تا به بررسی اشعار برخی از شاعران معاصر عربی در زمینه مهدویت بپردازد و بازتاب مفاهیمی همچون غیبت،بهرهمندی مردم از امام غایب، انتظار، دادخواهی، دعوت به قیام و برپایی حکومت عدل را در اشعار آنان تبیین و تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
"شاعر وجود امام را در همهجا حاضر میداند و _ چنانکه گذشت _ از ایشان به خورشید پشت ابر تعبیر میکند؛ از طولانی شدن زمان فراق و غیبت سخن به میان میآورد و از اینکه از دیدار روی همچون ماه ایشان محروم مانده است مینالد، ولیکن در بیت پنجم چنین بیان میدارد که اگر انتظار فرارسیدن روز موعودی نبود، صبر و بردباری برایش غیرممکن بود: تمادی زمان البعد و إمتد لیله و ما أبصرت عینی محیاک یا بدر و لو لم تعللنی بوعدک لم یکن لیألف قلبی فی تباعدک الصبر (موسوی هندی، 1988: 26) ترجمه: فراق به درازا کشید و شبش طولانی شد و چشمم از دیدار چهره همچون ماهت محروم ماند.
» ملاحظه کردیم که شاعران این دوران _ که از ظلم و جور زمانه به تنگآمدهاند _ دست به قلم برده و از وضعیت نابسامان جوامع شکوا کردهاند و _ همانطور که در اشعارشان پیداست _ آنان تنها یک راه را برای نجات خویش و دیگر مردم زمانه پیش روی خود میبینند و آن هم چیزی نیست جز ظهور امام زمانشان.
امام رضا( از برپایی ترازوی عدل آن حضرت یاد میکند و میفرماید: فإذا خرج أشرقت الأرض بنور ربها و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم أحد أحدا؛ (مجلسی، 1384: ج52، 322) آن هنگام که [مهدی(] ظهور نماید زمین به نور پروردگارش روشن میشود و ترازوی عدالت را در میان مردم قرار میدهد و هیچکس به دیگری ستم نمیکند."