چکیده:
وسعت دامنه فعالیت دولتها در صحنههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
کشورها و گسترش حوزه اختیارات و مسئولیتهای اداره امور عمومی و نیز
نقش دولتها در تهیه و اجرای برنامههای عمرانی، بخصوص در ممالک در حال
توسعه، فقط بخش محدودی از عوامل متعددی محسوب میشوند که نقش و
جایگاه مدیریت دولتی را تبیین میکنند.در نقد حاضر، ضمن بیان اهمیت موضوع، درباره ضرورت بهرهمندی
مدیران بخش دولتی از مهارتها و توانمندیهای خاص مدیریتی و نیز تحولاتی
که بطور عمده با آغاز نهضت مدیریت علمی در حوزه فعالیت اداره امور
عمومی ایجاد شده، بحث شده است.از نکات دیگری که در این نقد به آن توجه شده، چگونگی تطور و تکامل
مدیریت دولتی در ادوار مختلف تاریخ کشور ایران است. لذا در بیان روند
این تطور و تکامل امتزاج عناصر فرهنگ ملی ایرانیان با اصول اعتقادی و
اخلاقی امام معصوم (ع) و اثرات این امتزاج بر رشد و گسترش مبانی مذهب
شیعه و تشکیل حکومت صفویه در ایران، اهمیت خاصی دارد.از آنجا که نبود قوانین اساسی مدون (قبل از قرن هیجدهم) و به تبع آن
نامشخصبودن روابط متقابل دولتها و ملیتها، از جمله عوامل مهمی بشمار
میروند که روند رشد اداره امور عمومی را با مشکل مواجه میساختند، در
این نقد تلاشی شده است به اثرات عناصر برشمردهشده بعنوان موانع
تثبیت نقش و جایگاه مدیریت دولتی اشاره میشود. علاوهبراین، به تحولات
و تغییراتی که با تحقق اصلاحات ارضی سال 1341 در ساختار اقتصادی،
سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران ایجاد شد نیز بعنوان بخشی از عوامل
تأثیرگذار بر روند رشد مدیریت دولتی در کشور توجه شده و در نهایت
ناتوانی نهاد دولت در کمک به ارائه یک زبان مشترک برای تعریف مفاهیم
اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه از جمله عوامل بازدارندهروند رشد و بلوغ اداره امور عمومی و در نتیجه تداوم تداخل متقابل قوای
سهگانه در حوزه فعالیت یکدیگر مدنظر قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به روند تحولات مدیریتی (در بخش دولتی) و حساسیتهای جامعه دانشجویی در برابر آن، دستاندرکاران تألیف این دسته از کتابها (مدیریت دولتی) باید در بررسی و تجزیه و تحلیل روند تطور و تکامل مدیریت دولتی، ساختار سیاسی دولتهای حاکم بر آن جوامع از نظر دور ندارند؛ چراکه به اعتقاد نگارنده؛ بخش عمدهای از مشکلات موجود بر سر راه فرایند رشد و بلوغ اداره امور عمومی، به ماهیت ساختار سیاسی دولتهای حاکم مربوط است؛ که متأسفانه نویسندگان محترم، وبخصوص موءلف مورد نظر، مبانی مدیریت دولتی را جدای از این ساختار تجزیه و تحلیل کردهاند.
طبعا تحولات مربوط به شکلگیری و پیدایش مکتب کلاسیک بطور اعم و نهضت مدیریت علمی بطور اخص و همزمانی آن با انقلاب صنعتی در اروپا از عوامل بسیار عمده در تسریع روند تکامل مدیریت دولتی محسوب میشوند؛ چون در نتیجه این تحولات مسائل نیروی انسانی شاغل در سازمانهای اداری بهگونهای عمیقتر مورد توجه قرار میگیرند و پایههای اداره امور عمومی، بیشتر از هر عامل دیگری، وابسته به منابع انسانی میشود، بنابراین نیروی انسانی با استفاده از روشهای علمی (محصول مدیریت علمی) در سطحی گسترده میتواند در کارآمدتر کردن وظایف و مسئولیتهای مدیران و پرسنل بخش دولتی ایفای نقش کنند.
نه فقط موءلف محترم این کتاب بلکه صاحبنظران دیگر هم خوب است این مسئله را تحلیل کنند که آیا نظام اداری موجود میتواند از برنامههای اصلاحی اعلام شده جهت زدودن ابهامات گسترده از چهره خود بهره بگیرد؟ چرا تا به حال کسی به این مسئله توجه نکرده است؟ کدام یک باید کدام یک را اصلاح کند؟ برنامههای بدون مجری میتوانند اصلاحات را بوجود آورند؟ حال اگر مجری نیز بیمار باشد، تکلیف چیست؟دولت، سازمان مدیریت و برنامهریزی (سازمان امور اداری و استخدامی سابق) را بعنوان سازمان اصلاحگر در نظر گرفته آن را مسئول اجرای سیاستها و برنامههای اصلاحی خود کرده است."