چکیده:
در نظام بین الملل، بحران می تواند منافع و یا هزینه هایی را برای بازیگران ایجادکند. طبعا قدرت های بزرگ به دلیل نقشی که ایفا می کنند و یا منافعی که به دست می آورند، در شرایط تعارضی بیشتر و فراگیرتر قرار می گیرند. آنان در ازای هر منازعه به منافع یا هزینه های بیشتری در مقایسه با سایر بازیگران نائل می شوند. در نظام های باثبات، همانند ساختار دوقطبی، هر یک از دو قدرت جهانی می تواند منافع خود را از طریق همکاری، مشارکت و یا تعارض با بازیگران منطقه ای پی گیری نماید. از آنجایی که قاعده بازی توسط بازیگران اصلی مورد پذیرش قرار می گیرد، بنابراین، طبیعی خواهد بود که هزینه های توسعه بحران در مقیاس سایر ساخت های بین المللی محدودتر باشد. بررسی تئوریک بحران در روابط سیاسی ایران وآمریکا نشان می دهد که این بحران هم اکنون از چهار مرحله پیدایش، گسترش، کاهش ، وآثار، در مرحله سوم قرار دارد. هر یک از طرفین با استفاده از تمامی ظرفیت های قابل دسترس، درصدد به حداکثر رساندن منافع خود هستند. مروری بر سطوح تحلیلی مسئله هسته ای ایران، مفروضات کاهش یک بحران بین المللی و همچنین تنش های داخلی در هر یک از کشورهای طرف بحران، در مجموع حاکی از آن است که در چنین شرایطی، فرصت ها و گزینه های فراوانی جهت مدیریت مطلوب بحران حاضر و حفظ آرمان ها و منافع ملی برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. هدف از این بررسی نظری، برداشتن گامی در شفاف سازی فرآیند کاهش بحران ایران و آمریکا است.
خلاصه ماشینی:
مروري بر سطوح تحليلي مسئله هسته اي ايـران ، مفروضـات کاهش يک بحران بين المللي و همچنين تنش هاي داخلي در هر يک از کشورهاي طرف بحران ، در مجمـوع حـاکي از آن است که در چنين شرايطي ، فرصت ها و گزينه هاي فراواني جهت مـديريت مطلـوب بحـران حاضـر و حفـظ آرمان ها و منافع ملي براي جمهوري اسلامي ايران وجود دارد.
چالش سياسي ـ نظامي ايران و آمريکا در طول سه دهه گذشته به طور بالقوه از ظرفيت هاي لازم براي تشديد تغييرات در فرآيند و چالش هاي برگشت ناپذير در ساختار نظام بين الملل برخوردار بوده است و شايد به همين دليل ، با وجود عمليات رواني گسترده و تبليغات فراوان در افکارعمومي ، هر يک از بازيگران اصلي صحنه بين الملل منافع نهايي خود را در تعديل خصومت ها يافتند.
در سطح دولت ، کاهش با زوال تهديد درک شده ، فشار زمان و احتمال جنگ و حرکت بسوي قاعده غيربحراني ، تعريف عملياتي مـي شـود(برچـر،١٣٨٢،ج ١، صص ٥٧-٥٨) در اواخر دوره دولت جمهوري خواهان روند گسترش بحران ايران و آمريکا تا آستانه بروز درگيري نظامي پيش رفت ، اما بنا به دلايل پيش گفته و شروع به کار دولت جديد در آمريکا، هم اکنون ويژگي هاي مرحله کاهش بحران در روابط دو کشور مشاهده مي گردند.
براساس تحليل هاي نظري مي توان چنين نتيجه گيري کرد که جمهوري اسلامي ايران هم چنان در عرصه داخلي و بين المللي از ظرفيت هاي بالقوه فراواني براي تبديل تهديدات موجود به فرصت هاي قابل وصول برخوردار بوده و در راستاي حراست از آرمانها ي ملي مي تواند سهم بيشتري از مديريت کاهش بحران را به خود اختصاص دهد.