چکیده:
هدف این پژوهش، توسعه یک مدل فازی ارزیابی عملکرد با استفاده از تکنیک های کارت امتیازی متوازن و تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای شرکت های فنآوری اطلاعات است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارشناسان شرکت های فنآوری اطلاعات شهر تهران تشکیل داده اند که ابتدا پنج شرکت از میان آنها بطور تصادفی انتخاب شده اند. سپس ده نفر از مدیران و کارشناسان هر شرکتی در تحقیق مشارکت نموده اند. داده های تحقیق بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و با استفاده از تکنیک های تحلیل چند شاخصه فازی تحلیل شدند. یافته های پزوهش نشان داد که برای شرکت های فنآوری اطلاعات مورد مطالعه، چهار دیدگاه کارت امتیازی متوازن دارای درجه اهمیت همسانی بودند. بر مبنای تحلیل حساسیت انجام شده بر حسب مقادیر ؛ شرکت دیار، شرکت رسا، شرکت افرا، شرکت راهبر، و شرکت رز از لحاظ عملکرد به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را کسب نموده اند. اولا نتایج این پژوهش به مدیران شرکت های اطلاعاتی مورد مطالعه کمک می کند که از عملکرد شرکت خود بر حسب دیدگاه های کارت امتیازی متوازن آگاه شوند، و برای بهبود آن، استراتژی هایی تدوین کنند. ثانیا منابع محدود شرکت را برای بهبود شاخص های ناملموس و غیرمالی عملکردی به منظور کسب مزیت رقابتی تخصیص دهند.
خلاصه ماشینی:
هدف این مقالـه ، ایجـاد اسـاس و مبنـایی بـرای نظریه مجموعه فازی است که می تواند قابلیت کاربرد منطـق فـازی را بـرای بیـان نـادقیقی ذاتی در طریقـه تفکـر انـسان و اتخـاذ تـصمیمات دربـاره ارتقـاء و بهینـه سـازی عملکـرد شرکت های فنآوری اطلاعات یا واحدهای فنآوری بوسیله تـدوین و انتخـاب اسـتراتژی هـای مناسب بر مبنای بازخورد بدست آمده از نتایج ارزیابی عملکرد ایـن شـرکت هـا یـا دوایـر از دیدگاه های گوناگون کارت امتیازی متوازن نشان دهد.
متون تحقیق در این باره استدلال نموده اند که ارزیابی عملکرد، یـک فعالیـت مهـم کنتـرل مدیریت است که برای بررسی تخصیص اثربخش منابع ، کنترل عملیات به منظور اصلاح یک هدف در کوتاه مدت و برای مدیریت و برنامـه ریـزی اسـتراتژیک در بلندمـدت ,Evans) (١٩٩٦:٣٢ ,Towers &Ashworth, Chellew, Davidson ، شناسایی حوزه هـای نیازمند توجه ، افزایش انگیزش ، بهبود ارتباطات و تقویـت پاسـخگویی بکـار بـرده مـی شـود (١٩٩٥:٨٥ ,Platts &Neely, Gregory ).
بر طبق متون تحقیق ، این سیستم هـا، کارکردهـای مختلفــی از جملــه فــراهم کــردن تــدابیر رســمی بــرای کنتــرل ، و تنظــیم و ابــلاغ استراتژی (١٩٩١:٥٣ ,Simons) ، عینیت بخشیدن به استراتژی هـای سـازمان ، راهنمـایی اقدام های مدیران سطوح پایین سازمان Drew ;١٩٩٨:١٩٤ ,Manzoni &Epstein ) (١٩٩٩:٤٨٨ ,Hostettler &Mooraj, Oyon ;٢٠٠٧:٣٦٢ ,Kaye &، فـراهم کردن کنترل های تشخیصی از طریق سنجش و اندازه گیری نتـایج واقعـی ، متمرکـز کـردن توجه کارکنان بر روی نتایج خاص مورد انتظار مدیریت ارشـد، خـدمت کـردن بـه مـدیران سطح بالاتر بر حسب استراتژی و کنترل ;٢٠٠٣:٧٢٠ ,Randall &Ittner, Larcker ) (٢٠٠٦:١٠٣ ,Norton &Kaplan ;١٩٩٢:٧٣ ,Norton &Kaplan دارند.