چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین محافظهکاری حسابداری و کارایی سرمایهگذاری، جهت آگاه ساختن مدیران، سرمایهگذاران و نهادهای حرفهای حسابداری، نسبت به مطلوبیت محافظهکاری حسابداری بهعنوان یک ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، شامل 96 شرکت است که برای دورهی زمانی 1378 تا 1387 بررسی شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین محافظهکاری حسابداری و سرمایهگذاری آتی، در سطح شرکتها و در سطح 7 گروه از صنایع، ارتباط معنیدار وجود دارد. همچنین بین اندازهی شرکت و سرمایهگذاری آتی در سطح کل شرکتها و در صنایع شیمیایی، غذایی و دارویی، ارتباط معنیدار منفی، بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و سرمایهگذاری آتی در سطح کل شرکتها و در صنایع چوب و نساجی، شیمیایی، فلزی و کاشی و سرامیک، ارتباط معنیدار مثبت و بین اهرم مالی و سرمایهگذاری آتی در سطح کل شرکتها و در صنایع غذایی و دارویی، ارتباط معنیدار منفی وجود دارد.
The main purpose of this study is to investigate the relationship between accounting conservatism and investment efficiency، to inform managers، investors and professional accounting bodies about the good quality of accounting conservatism as a qualitative characteristic of accounting information. Conservatism is expected (1) to improve the monitoring process over managerial investment decisions، decreasing investment in settings where managers are likely to over-invest، and (2) to facilitate the access to external financing at lower cost، increasing investment in settings where managers are likely to under-invest. This study highlights the informational benefits of conservatism، which is predicted to reduce information asymmetries. We find that more conservative firms are less likely to over- and under-invest.
خلاصه ماشینی:
"محافظهکاری و کارایی سرمایهگذاری بر اساس تئوری نمایندگی، زمانی که مدیران اطلاعات خوبی راجع به وجود فرصتهای سرمایهگذاری پرمنفعت داشته باشند، امکان دارد که آنرا به دلیل مشکلات مخاطرهی اخلاقی که ناشی از تملک وجوه نقد شرکت توسط مدیریت، نزدیکبینی13 و گزینش طرح نامناسب است و نیز کمبود وجوه در دسترس که ناشی از تأمین مالی خارجی پرهزینه است، دنبال نکنند (گارسیا لارا14 و همکاران، 2010: 6).
پژوهشهای خارجی مایرز و مجلوف17 (1984) نشان دادند در زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران بیرونی و مدیران داخلی در خصوص ارزش فعلی داراییها و بازده جریانهای نقدی پیشبینیشده از طرحهای سرمایهگذاری وجود دارد، تأمین مالی اوراق بهادار منتشر شده توسط واحد تجاری، جهت اجرای طرحهای سرمایهگذاری شده کمتر از حد و یا بیشتر از حد برآورد میشود که ممکن است منجر به سرمایهگذاری بیش از حد و یا کمتر از حد شود.
آزمون فرضیهی دوم نشان داد که رابطهی بین محافظهکاری حسابداری و سرمایهگذاری آتی در صنایع چوب و نساجی، شیمیایی، غذایی، فلزی، کانی غیرفلزی، کاشی و سرامیک و دارویی، نسبتا ضعیف بوده ولی از لحاظ آماری، معنیدار است.
علاوه بر این، محافظهکاری حسابداری، موجب کاهش سرمایهگذاری بیش از حد و سرمایهگذاری کمتر از حد، در سطح شرکتها و در سطح صنایع مختلف میشود و بنابراین، افزایش محافظهکاری، کارایی سرمایهگذاری را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به نقش اطلاعاتی محافظهکاری، بهنظر میرسد دلیل این امر این است که محافظهکاری موجب بهبود نظارت بر تصمیمات سرمایهگذاری مدیریت از طریق کاهش سرمایهگذاری در جایی که مدیران تمایل به سرمایهگذاری بیش از حد دارند، میشود و همچنین موجب تسهیل دسترسی به تأمین مالی خارجی ارزان قیمت از طریق افزایش سرمایهگذاری در جایی که مدیران مایلند سرمایهگذاری کمتر از حد داشته باشند، میشود."