چکیده:
گاه در احوال روات، میان صاحبان اصول اولیه رجالی _ که مبنای قضاوت متاخران در وثاقت رواتاند _ تعارضاتی دیده میشود. برخی معتقدند که برخورد علامه حلی با تعارض آرای رجالی در خلاصة الاقوال _ که مهمترین کتاب رجالی قرن هشتم بوده و با فاصله زمانی اندکی پس از اصول اولیه رجالی به نگارش در آمده _ از سبک و روش خاصی پیروی نکرده است و قضاوتهای وی در اعتماد یا عدم اعتماد به روات مبنای مستحکمی ندارد. بررسی صحت یا عدم صحت این ادعا در میزان اعتبار این کتاب و دقت آرای رجالی علامه نقش مهمی بر عهده دارد. در این نوشتار، با بررسی جایگاه روات در خلاصة الاقوال و تحلیل عبارات علامه ذیل ترجمه آنان، خواهیم دید که این نظر قابل خدشه است و علامه حلی در برخورد با تعارضات آرای رجالی قاعدهمند عمل نموده است.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که علامه حلی، به عنوان یکی از مطرحترین فقها و رجالیان قرن هشتم، در برخورد با تعارضات چگونه عمل نموده است؟ و در موارد ناهمگونی آرای رجالی، بر اساس کدام مبنا و روش عمل کرده و تعارض را حل کرده است و به نظر نهایی و مورد اعتماد به روات رسیده و تا چه میزان در این استنباط و حل تعارضات روشمند و قاعدهمند عمل کرده است؟ پیش از این، بحث از تعارضات رجالی و نحوۀ رویارویی با آن، در ضمن بیان مبانی و اصول علم رجال، در کتبی که بدین منظور به نگارش در آمده، مطرح شده است؛ همانند کتاب الرسائل الرجالیة، نوشتۀ ابوالمعالی کلباسی و بحوث فی فقه الرجال، تقریرات سید علی فانی اصفهانی، آشنایی با اصول علم رجال، نوشتۀ سید علی دلبری، رجال خاقانی، نوشتۀ شیخ علی بن شیخ حسین خاقانی (م1334ق)، دانش رجال از دیدگاه اهل سنت، نوشتۀ محمد رضا جدیدی نژاد، الفوائد الرجالیة، نوشتۀ علی حسینی صدر و....
در این صورت، به وثاقت راوی حکم میشود، اما روایاتش باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند و در صورت صحت طریق و متن آنان، قابل اعتماد خواهند بود؛ به عنوان نمونه، دعای خیر برای تأیید دیانت و اعتقادات علی بن میمون 1 با یعرف و ینکر 2 بودن روایاتش 3 همراه شده است، اما علامه در ترجمۀ وی میگوید: قبول روایات او به صواب نزدیکتر است؛ به دلیل عدم صراحت طعن ابن غضایری، در حالی که دعای امام _ علیه السلام _ در حق او صریح است.