خلاصه ماشینی:
"با توجه به این چرخش در جامعهشناسی امروز-که برای تعریف مبنای هویت اجتماعی افراد توجه خود را از فعالیتهای تولید به فعالیتهای مصرف معطوف داشته است- میتوان نتیجه گرفت که مفهوم سبک زندگی بدیل یا جایگزینی برای مفهوم طبقه شده است.
به نظر وی،مصرف کالاها و ایجاد سبکهای زندگی از سویی برای فرد هویتبخش بوده و از سوی دیگر،متمایزکننده است(خواجه نوری،1390،ب:28) ماکس وبر ماکس وبر در میان جامعهشناسان کلاسیک تنها کسی است که بدون هیچگونه اندیشه مبسوطی درباره مصرف و نقش آن در دنیای مدرن،از مفهوم سبک زندگی استفاده کرده است.
ناصر فکوهی تمایز را به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم کلیدی بوردیو،اینگونه شرح میدهد:«مفهوم تمایز به معنی مجموعه تفاوتهایی است که رفتارها و سبکهای زندگی افراد جامعه به دلیل موقعیت متفاوتشان از لحاظ سرمایه و قرار گرفتن در میدانهای اجتماعی گوناگون میان آنها ظاهر میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آنچه توضیح دهنده رواج مفهوم سبک زندگی در ادبیات و متون جدید جامعهشناسی است،تغییرات ساختی حادث شده از جمله رواج «مصرفگرایی»و اهمیت استقلال عمل فردی و آزادیهای افراد برای انتخاب است.
سبک زندگی به دلیل فرایندهای«فردی شدن»که آزادی و حق انتخاب بیشتری را در شرایط به سرعت رو به تغییر جهان،برای افراد فراهم میکند و همچنین رشد طبقه متوسط جدیدی که جهتگیری آنها آشکارا به سوی سرگرمی و مصرف افراد شهری است،منعکسکننده تغییر در رابطه فرد و اجتماع پیرامون خود و پاسخی فردی(اگرچه متأثر از ارزشها و هنجارهای جمعی)به شرایط و موقعیتی است که افراد در آن واقع شدهاند."