چکیده:
موضوع بسیار مهم امامت و پیشوایی جامعه مطلبی نیست که قرآن مجید از کنار آن به سادگی عبور کرده و به آن نپرداخته باشد. از این رو، آیات متعددی از کتاب الاهی، زوایای مختلف این موضوع را مورد بحث قرار داده و در عرصههای گوناگون آن اصول، قواعد و معارف متنوعی را ارائه فرموده است. ازجمله این قواعد، تاکید بر ضرورت حضور امام و هادی در هر زمان است. این مقاله در صدد ترسیم یکی از این قواعد اساسی با استناد به جمله «انّما انت منذر و لکلّ قوم هاد» از آیه 7 سوره رعد است. در این نوشتار، با بررسی و نقد آرای مفسران در این زمینه و ارائه دیدگاهی نو با استناد به آیات قران و دیگر منابع، موضوع را بررسی میکنیم.
The very important issue of Imamate and leadership of community is not something that the Holy Quran passes by it easily and does not deal with it. Hence، several verses in the Book of God has discussed this issue from different angles and has presented a variety of principals، rules and realized knowledge in different areas. Among these rules is the emphasis on the necessity of the presence of Imam and the guide at any time. This article seeks to draw one of these basic rules with reference to the 7th verse of the surah of Ra’ad: "انما انت منذر و لکل قوم هاد".
The present paper investigates the reviews and critics of commentators in this regard and presents a new approach with reference to Quranic verses and other resources.
خلاصه ماشینی:
در مورد منذر در آيه ديگر فرمود: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ»(فاطر: 24) بنا براين، با توجه به آيات ذکر شده، دو قضيه موجبه کليه در دست داريم: 1- هر امتي نذير دارد؛ 2- هر قومي هادياي دارد.
در آيه مورد بحث آمده است: « إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ؛ تو منذر هستي» و آيه ديگر فرمود: « وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ؛ هر امتي باشد نذيري در آن هست» (فاطر: 25)؛ حال، آيا اين امت به معناي همان امت وسيع است؛ يعني مشتمل بر تمام مردمي که از زمان پيامبر آمده اند تا آخر؛ يا اينکه اينجا امت معناي اخصي دارد؟ واژه امت اين کشش را دارد که بر مردم يک زمان و يا يک مکان اطلاق گردد.
نقد و بررسي كلام فخر رازي؛ احتمال اول اگر مقصود از «هاد» در اين آيه انبيا باشند، به مقتضاي قضيه كلي «وَ لِكلَِّّ قَوْمٍ هَادٍ»، بايستي هر قومي پيامبري داشته باشد و اين احتمال طولا و عرضا باطل است؛ چون نه مقبول است که به صورت همزمان براي اقوام مختلف پيامبري عليحده باشد و نه اين که مردم هر زمان که قومي مجزا و مستقل هستند، پيامبري جدا داشته باشند؛ زيرا قطعا پيامبر اسلام( به تصريح قرآن مجيد، پيامبر خاتم است.
نامبرده مينويسد: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» هذه الآية نزلت في رسول اللّه( و علي بن أبي طالب( إذ هو الهادي لأمة محمد( بعده، و قد بلغت الروايات في هذا المجال حد الاستفاضة؛ اين آيه در رابطه با پيامبر اکرم( و امير المؤمنين، علي( نازل شده است؛ زيرا ايشان هدايت کننده امت رسول الله( بعد از رحلتشان هستند؛ و اخبار ذکر شده در اين مورد در حد استفاضه است (مدرسي، 1419، ج5: 301).