چکیده:
امروزه فرهنگ و هویت، اساس موجودیت هر جامعه را میسازد. از این رو بررسی فرهنگ و هویت هر جامعه در هر دورهی زمانی، لازم و ضروری است. هویت ایرانی همواره در طول تاریخ شکل یافته و گاهی اوقات نیز دچار تغییر شده است. این هویت، عناصر مختلفی دارد که یکی از آنها مرتبط با ایران باستان است. از دیدگاه بسیاری از متفکران، هویت ایرانی ریشه در تاریخ باستانی ما دارد. این گروه معتقدند، اگر بخواهیم هویت خود را به طور واضح روشن سازیم و با آن آشنا شویم، باید به ایران باستان توجه کنیم؛ تاریخی که با اسطوره و واقعیت آمیخته شده است. از آنجایی که میتوان گفت هویت ایرانی در عصر صفوی احیا شده، منابع و کتب این دوره، برای یافتن مفاهیم و عناصر هویت ملی ایرانی حائز اهمیت فراوان میباشد. پژوهش حاضر تلاش دارد، یکی از مقولههای هویت ایرانی را از منظر یک سیاح فرانسوی عصر صفوی نشان دهد. در حقیقت، این مقاله سعی دارد، بازتاب ایران باستان را از دیدگاه سیاح فرانسوی عصر صفوی بازگو کند و نخست مقولة هویت و نمادهای آن را در تاریخ ایران بررسی میکند، سپس شرحی از معرفی، زندگانی و فعالیت شاردن بیان میکند. بخش پایانی مقاله، روایتهای باستانی را از نگاه شاردن تبیین میکند. این پژوهش، با روش توصیفی- تبیینی و بر پایه مطالعات کتابخانهای به بررسی این مسئله میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"به دلیل آنکه تاریخ ایران باستان یکی از عناصر مهم هویت ایرانی ما را تشکیل میدهد و نیز در عصر صفوی، هویت ایرانی با تکیه بر همین عناصر بازسازی شد، تلاش شده است تا رویکرد باستانی از منظر شاردن، سیاح فرانسوی این عصر بیان شود.
طبق گفتة شاردن، ایرانیان جشن نوروز را مطابق سال شمسی که معمولا تاریخ باستانی این قوم بوده است، برگزار میکنند و بانی این عید را جمشید میدانند که چهارمین شاهنشاه ایران است (همان، ج2/361).
شاردن بیان میکند که از مطالعه نوشتههای مولفین ایران باستان که راجع به جلال و شکوه ایرانیان است، انسان تصور میکند که سراسر این کشور طلا است و در آنجا وسایل زندگانی بسیار فراوان و ارزان میباشد، ولی هنگامی که به خود ایران میروند اوضاع را دگرگون میبینند.
بنا به گفتة شاردن: «اوستا بزرگترین و با شکوه ترین یادگار ایران باستان است، که به خامه زرتشت، پیشوای روحانی و زعیم زندگانی، اجتماعی ایرانیان قدیم در حدود سه هزار سال پیش نگارش یافته است » (همان، ج6/ 949).
همان طور که در بخش مقدمه بیان شد، یکی از فاکتورهای مهم و اساسی مقولة هویت، رجوع به ایران باستان، به ویژه زمان ساسانیان است، چرا که به گفتة بسیاری از محققان، در این دوره هویت ایران پایه ریزی شد.
زمانی که شاردن، از روایتهای باستانی و اسطوره ای ایران صحبت میکند، بیانگر آن است که در زمان صفوی برای شکلگیری و گسترش هویت اصیل ایرانی از این روایتها استفاده شده است."