چکیده:
از جریان های مطرح در جهان اسلام جنبش های مهدوی یا متمهدیان است. جهان اسلام درطول تاریخ اسلام، آزمایشگاه مهدویت بوده، امواجی از ادعاها در باب مهدویت را به خود دیده است. جنبش های مهدوی با توجه به موقعیت مذهبی، سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری متفاوتی در باب مهدویت (نظیر: فرزند پیامبر(ص) و از نسل فاطمه بودن، شعار«الرضا من آل محمد»، مقام «بابیت» امام زمان، «امات باطنی»، «ولایت» و «مهدویت نوعیه») پیروی کرده اند. در دوره های مختلف تاریخی، زمینه های گوناگونی نظیر پویایی و نشاط مهدویت، انحراف اسلام از مسیر اصلی، ظلم و فساد داخلی و تهاجم بیرونی و علاقه ی شدید به اهل بیت باعث پدید آمدن و گسترش جنبشهای مهدوی بوده است. استفاده از نشانه های مهدویت، استفاده از نمادهای صدر اسلام، و عوام فریبی مدعیان و... باعث رونق بازار جنبش های مهدوی بوده است. این جریان آثار مخربی نظیر: رویارویی با اسلام، ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی و ایجاد فرقه های انحرافی برای جهان اسلام داشته است. در دوره قاجاریه فرقه های مذهبی بابیه و شیخیه نماد چنین تفکری بودند که در این مقاله سعی بر این است تا ادعاهای آنان را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
"سه شخصیت نامدار و بزرگی که در بین النهرین، تبلیغ شیخیه و بابیه کردند و تأثیر بسیار زیادی در جامعه عراق گذاشتند، حتی درعمق فرهنگ جامعه نفوذ کردند و کتب بسیاری نوشتند، شاگردان و پیروان بسیاری گرد ایشان جمع آمدند و جلسات درس ایشان همیشه پررونق و پر جمعیت بود، درعین حال نیز از سوی دشمنان مورد حمله و هتک حرمت قرار گرفتند، عبارتند از: 1-شیخ احمد احسائی (1166- 1242 ق) 2-سید کاظم رشتی (1205- 1259 ق) 3-قرة العین ( 1232 – 1268 ق) عصر این سه عالم بزرگ، همزمان با دوره آشنایی تدریجی ایرانیان و اعراب با مظاهر مدرنیته بود.
از سوی دیگر فرقه هایی مثل شیخیه و بابیه در شهرهای مقدس فعال بودند و پیروان بسیاری داشتند و دایما در حال تدریس و مباحثه و مناظره بوده و حتی بسیاری از بابی های ایران به علت اوضاع سختی که برای آنان در ایران بوجود آمده بود به عراق پناهنده شده بودند از اینرو علمای کربلا و نجف به مخالفت با ایشان پرداختند که سرانجام به اخراج بابیان از عتبه های مقدس انجامید."