چکیده:
رابطه حکومت و مردم مساله انسان است که اندیشه غالب متفکران بزرگ را به خود مشغول داشته است. مولانا محمد بلخی نیز این مساله را در سراسر آثارش مطرح ساخته و با تاکید بر ویژگی هایی چون عدالت، دانش، فضیلت و معنویت که بیانگرصلاحیت حکومت اند حکومت مطلوب را حکومت باطنی و معنوی می داند که پی آمدش حکم راندن بر دلهاست. رهبر چنین حکومتی ولی خدا (انسان کامل )است که حکمرانی اش مظهر شاهی و تدبیر اوست و نمونه عینی آن فرمانروایی پیامبر اسلام (ص) است. چنین حکومتی دارای چهار ویژگی عدالت ، معنویت ، فضیلت و تدبیر است. در نگاه مولانا رابطه حکومت و مردم در اصل نگهبانی، پرورشی و مهرورزی است نه قیمومیت و سلطه. او با توجه به تاثیر بنیادین حکومت بر مردم این رابطه رابا تشبیهاتی چون«روح و جسم » و «حوض و لوله ها» و...بیان می داردو بر مسئولیت های تساهل، تسامح، مهرورزی، عدالت، خدمتـگزاری،و...تاکید می ورزد .
Relationship of government with the people is problem of Human،that thought of the most of thinkers have engaged in that. Balkhi ،the great thinker is not only disregard this problem but also has paid in his works about it. He also emphasizing features such as justice، knowledge، virtue، spirituality that specifies eligibilities of the government، says the good government is spiritual government that its outcomes is rule on hearts. Leader of this، is Vali of God(the perfect man) that his rule is manifestation of his kingship، and its concrete example is the rule of Prophet of Islam (PBUH). This government has four fundamental properties: justice، spirituality، virtue and prudence.He regards this relationship، originally guarding، breeding and kindness، not guardianship and domination. Rumi has stressed on fundamental influence of government on people with the analogies like the "soul and body" and" pond and pipes "and ... He has expressed on the government's responsibilities : tolerance، friendship، justice، serve، ability to be criticized and so on.
خلاصه ماشینی:
liamg@a 011 maaj:liamE از این نویسنده تاکنون مقالات زیر در همین مجله منتشر شده است: «آزادی و اختیار انسان با تکیه بردیدگاه حکمای مسلمان»،شاره 54،سال 80؛«رابطه حکمت مدنی و عدالت در فلسفه سیاسی اسلامی»،شماره 69،سال 84؛«مفهوم و چیستی حکومت در اندیشه سیاسی شهید صدر(ره)»،شماره 3،سال 87 &%02213AISG022G% مقدمه یکی از اساسیترین مفاهیم و مسائل انسان،جامعه،سیاست و زندگانی سیاسی«حکومت» و رابطه آن با مردم است که بسیاری از مسائل دیگر زندگانی از عقاید گرفته تا رفتار و گفتار آدمی با آن ارتباط تنگاتنگ دارد.
در انتهای اولی چنین میسراید: {S"گفت با صدر جهان چون بستدم؟ای ببسته برمن ابواب کرم# گفت:لیکن تا نمردی ای عنود#از جناب من نبردی هیچ جود"S}(مثنوی،3793/6-3794) معنویتگرایی مولوی در عرصه سیاست و حکومت او را به این دیدگاه رهنمون ساخته است که سیاست و حکومت نیز آنگاه حقیقت دارد که با معنویت عجین شود و در خدمت بندگان حق برای رساندن آنها به سعادت باشد.
در داستان شاه و کنیزک نیز شاه را این گونه وصف میکند: {Sگر نبودی کارش الهام اله#او سگی بودی دراننده نه شاه# پاک بود از شهرت و حرص و هوا#نیک کرد او لیک نیک بد نماS}(مثنوی؛334/1-235) مولانا همچنین طی حکایتی حکومت باطنی و معنوی پیامبر اسلام(ص)را در برابر امیران عرب اینگونه به بیان میکشد: {Sگفت میری مر مرا حق داده است#سروی و امر مطلق داده است# قوم گفتندش که:ما هم ز آن قضا#حاکمیم و اد امیری مان خدا# گفت:لیکن مر مرا حق داد ملک داد#مر شما را عاریه،از بهر زاد# میری من تا قیامت باقی است#میری عاریتی خواهد شکستS}(مثنوی:2783/4-2786) 3.