چکیده:
امروزه ترس از جرم و ناامنی، موضوعی است که بحث امنیت در شهرها را به چالش کشانده و بدین سبب مورد توجه محققین علوم اجتماعی و جرم شناسی قرار گرفته است. در تحقیق حاضر درصدد هستیم که ضمن بررسی تطبیقی الگوهای پلیس سنتی و جدید، به آن ابزار و استراتژی هایی که سازمان های پلیسی باید در جهت کاهش ترس از جرم از آن ها بهره گیرند، بپردازیم و اثر بخشی آن ها را مورد توجه قرار دهیم. روش شناسی این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوی پلیس سنتی که راهبرد اصلی پلیس نیز به شمار می رود، بر واکنش سریع، افزایش تعداد نیروهای پلیس و گشت های نامنظم متکی است. در صورتی که الگوی پلیس جدید بر راهبرد پلیس جامعه محور، تمرکز بر نقاط جرم خیز و رویکرد مساله محور استوار است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بهترین و ثمربخش ترین راهبرد پلیس، رویکرد مساله محوری است که با رهیافت پلیس جامعه محور ترکیب شده باشد. ابزاری که پلیس می تواند جهت مقابله با ترس از آن ها استفاده کند، عبارت است از: طراحی محیطی، امور پلیسی شخصی شده، حل مشکل، ارتباط استراتژیکی.
Today, fear of crime and insecurity is a topic that challenge city security and
therefore researchers and social sciences take care of it. In this research
we are planning to survey comparative study of traditional and new patterns of
police and refere to those strategies and tools that police organizations should
use them to reduce fear of crime. Our methodology is library. Our result show
that The traditional model of police that is police’s main strategy is basic of the
rapid response, increased police patrols and irregular medium. If the new pattern
of police, is Based on police community-based strategy , focusing on areas prone
to crime and problem-oriented approach. The result of this research show that
the best and the most effective police strategy is problem-oriented approach that
combin with community-based approach police. Those tools that police can use
to deal with the fear is a design environmentpersonalized policing, and problem
solving, strategic communications.
خلاصه ماشینی:
"اما این یافته ها که حذف پلیس به افزایش جرم منجر می شود پاسخ به این سئوال ابتدایی که بیشتر محققین و سیاست مداران به آن توجه می کنند، نیست و آن این که آیا با افزایش جزیی تعداد افسران پلیس، کاهش جرم، بی نظمی و ترس را شاهد خواهیم بود؟ شواهد در این موضوع ضد و نقیض بوده و روش های تحقیق در این مطالعات نمی توانند بین اثرات توان پلیس با عواملی که معمولا با استخدام پلیس مرتبط است همانند تغییر در تاکتیک ها یا ساختار سازمانی تمایز قائل شوند.
W,1998)به هر حال به نظر می رسد که افزایش ارتباط بین پلیس و مردم چه از طریق گشت پیاده، چه از طریق بازدید پلیس از خانه ها و مغازه ها و چه از طریق جلسات رسمی تر و دیگر تلاش های سازمان دهنده، به نظر می رسد که بطور مستقیم، یا بصورت غیر مستقیم از طریق مکانیسم بهبود دیدگاه مردم نسبت به پلیس ترس از جرم را کاهش می دهد(Dalgleish and Myhill, 2004; Pate, Wycoff, Scogan, and Sherman, 1986; Roh and Oliver, 2005) ب) راهبرد تمرکز بر نقاط جرم خیز: این رویکرد حاصل نوآوری های تکنولوژیکی، نظری و تجربی دهه 1980 و 1990 است.
در این بخش به تشریح آن فنون و ابزاری می پردازیم که به نظر می رسد در کاهش ترس از جرم و ایجاد احساس امنیت در افراد امید بخش ترین هستند(همان) (1)امور پلیسی شخصی شده 1 یکی از عناصر اصلی امور پلیس اجتماع محور تمرکززدایی است، به خصوص تمرکز زدایی Personalized policing جغرافیایی."