چکیده:
"آنیما" و "آنیموس" دو کهن الگوی بسیار مشهور در ادبیات فارسی هستند ؛ که ابتدا توسط روانشناسانی چون یونگ مطرح شدند، و بارها و بارها در آثار شاعران و نویسندگان مختلف نمود یافته اند. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در وجود مردان ، و آنیموس نیمه مردانه در وجود زنان است. این کهن الگوها تحت تأثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل می گیرد، و تحت تأثیر شرایط اجتماعی و زندگی هر شخص دچار تغییر و تحول می شود. سیمین دانشور یکی از نویسندگانی است که این تصویرها را در اشکال مختلف در آثار خود، و به ویژه در رمان "سو و شون" بروز داده است. در این مقاله به بررسی و تطبیق جنبه های صور مثالی آنیموس یونگ و سیمین دانشور با تأکید بر رمان "سو و شون" پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
همانگونه که عنصر مادینه مرد از مادر شکل میگیرد، عنصر نرینه زن هم اساسا از پدر متأثر است، و این پدر است که به عنصر نرینه دختر خود اعتقادات "حقیقی" بیچون و چرا میبخشد و به آن جلوهای ویژه میدهد(همان: 287).
کارل گوستاو یونگ در روانشناسی به دوجنسیبودن انسان ازلی اشارهای آشکار دارد، و میگوید که حتی در ایام قبل از تاریخ هم این عقیده وجود داشته که انسان ازلی هم نر است و هم ماده؛ در فرهنگ نمادها روان زنانه را آنیما(Anima)، و روان مردانه را آنیموس(Animus) خواندهاند.
یونگ یکیشدن آنیما و آنیموس را ازدواج جادویی خوانده است؛ آنیموس یا روان مردانه تصویر مرد مشخصی نیست بلکه روح مردانه زن است که معمولا تحت تأثیر شخصیت پدر شکل میگیرد.
زنی که اسیر جنبههای منفی آنیموس است معمولا احساس میکند "تنها چیزی که در دنیا میخواهم این است که دوستم بدارد و او مرا دوست ندارد"(یونگ، مکتب زوریخ).
صور مثالی آنیموس در «سو و شون» آنیموس و پیردانا همانگونه که آنیما مظهر شخصیت زنانه مرد است، "پیردانا" نیز مظهر سرنمون پدر یا سرنمون روح است.
آنیموس و شجاعت زن اگر طبیعت عنصر نرینهاش را دریابد، و به نفوذی که بر وی دارد آگاهی یابد، اگر به جای مقهورشدن با واقعیت برخورد کند، در این صورت عنصر نرینه میتواند همراه درونی گرانقدر شود و او را به صفات مردانه اخلاق، شجاعت، و خرد روحی آراسته کند.
اژدها در لباس جنس مذکر خود را نشان داده است که این میتواند نمایی از آنیموس منفی باشد.