چکیده:
در سال های اخیر، سازمان های مختلف پیوستن به مسیر دانش را آغاز کرده اند و ایجاد مفاهیم جدیـدی همچـون کار دانشی، مدیریت دانش و سازمان های دانشی خبر از شدت یافتن این حرکت می دهد. باور صـاحب نظـران نیـز بـر آن است که دانش به محور تحول اقتصاد جهانی و منشا خلق ارزش در سازمان هـا تبـدیل شـده اسـت . ایـن امـر ضـرورت برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری سازمانی و همچنین مدیریت فرایند دست رسی به دانش درست را، بـه گونـه ای کـه از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد، نشـان مـی دهـد. بنـابراین ضـروری بـه نظـر مـی رسـد کـه مـدیریت دانـش از اثربخشی لازم در فرایندهای کسب ، خلق ، ذخیره و به کارگیری دانش برخوردار باشد. چنین هدفی می تواند بـه واسـطه توانمندی های مدیریت دانش حاصل شود. از این رو هدف این مقاله ترکیب و پیشنهاد توانمندی های مـدیریت دانـش در فرایندهای مختلف مدیریت دانش ، به منظور بررسی اثربخشی مدیریت دانش ، است . در این مقالـه پـس از بررسـی پنج اصل مدیریت دانش نشان داده میشود که موفقیت و اثربخشی مدیریت دانـش در سـازمان هـا بسـتگی بـه تعهـد کامل سازمان ها و کارکنان به این پنج اصل دارد. دیگر اینکه معیارهای توانمندی مدیریت دانش در فراینـدهای مـدیریت دانش منجر به اثربخشی مدیریت دانش می شود.
خلاصه ماشینی:
Knowledge Age / توانمندی ایجاد و کاربرد دانش به واسطه ترکیـب و ادغـام فعالیـت هـا و منـابع متعـدد در مدیریت دانش ، به منظور تأثیرگذاری مثبت بر مزیت رقابتی، اثربخشـی مـدیریت دانـش و اثربخشی سازمانی، است .
مدیریت دانش با تغییرات سریع و مداوم فناوری اطلاعـات و اینترنـت ، الگـو هـای سـنتی کسـب وکـار مجبورند برای بقا با محیط کسب وکار سازگاری یابند و سازمان های امروزی، به منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی در اقتصاد جهانی، نیازمندند که به طور مـؤثر بـه سـوی منـابع دانـش حرکت کنند (گودرزی و دیگران ، ١٣٨٨).
(1384 جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمان های دارای قدرت دانش می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند و به همین دلیل ، در سـال هـای اخیـر، مـدیریت دانـش بـه موضـوعی مهـم و حیـاتی در سـازمان هـا تبـدیل شـده اسـت (٢٠٠١ ,Bahatt).
به بیانی دیگر، توانمندی مدیریت دانـش توانمنـدی ایجـاد و / کاربرد دانش به واسطه ترکیب و ادغام فعالیت ها و منـابع متعـدد در مـدیریت دانـش ، بـه منظور تأثیرگذاری مثبت بر مزیت رقابتی، اثربخشی مـدیریت دانـش و اثربخشـی سـازمانی، است (٢٠٠٤ ,Chuang).
مفهوم اساسی در این دیـدگاه ایـن اسـت که دانش امری ذاتی در اشـخاص اسـت (٢٠٠٤ ,Gaimon &Carrillo ) و مـی توانـد بـه واسطه فرایند مدیریت دانش - یعنی ایجاد دانش ، کسب دانش ، دریافـت دانـش ، مبادلـه دانش و کاربرد آن - به دانش سازمانی تبدیل شود.