چکیده:
پس از انقلاب اسلامی، بخش کشاورزی در فرایند توسعه اقتصادی در اولویت قرار گرفت به گونه ای که در برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، رسیدن به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی از اهداف اساسی در این برنامه تلقی شد. برنامه دوم توسعه نیز با محوریت بخش کشاورزی طراحی شد و به مرحله اجرا درآمد. اما در برنامه های سوم و چهارم توسعه، بحثی از محوریت بخش کشاورزی به میان نیامده است. تغییر رویکرد در دو برنامه اخیر این سوال را به ذهن متبادر می سازد که آیا بخش کشاورزی نتوانسته و یا نمی تواند به عنوان بخش محوری و کلیدی در توسعه اقتصادی کشور مطرح باشد؟ بر این اساس با استفاده از شاخص قدرت انتشار و ضریب پراکندگی آن، که از ماتریس معکوس به دست میآید، به محاسبه پیوند پیشین بخشهای مختلف اقتصادی اقدام شد. همچنین جهت محاسبه ارتباطات پسین بخشهای مختلف اقتصادی از ماتریس معکوس تولیدات استفاده گردید. به منظور شناسایی بخشهای کلیدی و تجزیه و تحلیل تغییرات نقش بخش کشاورزی در طول دوره مطالعه با استفاده از جداول داده - ستانده مربوط به سال 1352، 1365، 1370 و 1380 مرکز آمار ایران اقدام به رتبهبندی بخشهای اقتصادی شد. گرچه نتایج نشان از اهمیت بخش کشاورزی در تحریک تولیدات سایر بخشها به واسطه وجود ارتباطات پسین و پیشین آن با سایر بخشها دارد، ولی بخش صنایع به واسطه ارتباطات نسبتا قویتر بین بخشی در مقایسه با سایر بخشها، قابلیت بیشتری در افزایش تولید ملی دارد. در مجموع می توان نتیجه گرفت بخش کشاورزی یکی از دو بخش کلیدی کشور است و توانایی خوبی در تحریک تولیدات سایر بخشها دارد، لیکن بخش صنایع به واسطه ارتباطات قویتر بین بخشی، دارای قابلیت بیشتری در رشد اقتصادی کشور است. با توجه به پیوندهای پسین قوی بخش صنایع وابسته به کشاورزی، توسعه آن می-تواند موجب تسریع روند توسعه و رشد بخش کشاورزی شود.