چکیده:
بصائرالدرجات فی علوم آل محمد (ص) یکی از کتب کهن روایی مهم شیعی در قرن سوم است که در بردارنده احادیث فراوانی در باب فضایل، مناقب و علوم اهل بیت(ع) است. یکی از شاگردان صفار، «محمد بن حسن بن ولید»، معروف به ابن ولید اجازه نقل این کتاب را به شاگردان خود نمی داده و در اصطلاح این کتاب را، استثنا کرده است، این نکته که در رجال نجاشی آورده شده، سبب گردیده که برخی با استفاده از عبارت نجاشی؛ بر این کتاب خرده گرفته و علت آن را، غلو و زیاده گویی در شان اهل بیت(ع) بدانند.
در این نوشتار، منشا اصلی این اشکال، مفهوم غلو از دیدگاه ابن ولید و هم چنین پاسخ برخی مقالات در این موضوع، نقد و ارزیابی گردیده است. نگارنده با اثبات مفهوم استثنا در نگاه ابن ولید، معنای واقعی آن را بیان کرده که در این میان، استثنا به معنای سلب کلی و حکم نمودن به نفی و نادرستی آن نیست؛ بلکه توقف و امری همراه با احتیاط است.
Doctoral Student of Religions and Denominations University، Qom Lecturer in Specialized Center for Hadith Sciences Basair al-Darajat fi Ulum Ali Muhammad is an important hadith book of the old Shia hadith compilations in the third century. It contains many hadiths about the merits and the virtues of the Prophet’s household. One of the students of Saffar، "Mohammed bin Hassan bin Walid"، also known as Ibn al-Walid allowed his disciples not to quote the book in the other words he has excluded it. It has been mentioned in the Rijal of Najashi، which has caused some disregard this book، due to its exaggeration and overstatements on the virtues of the Prophet’s household. The author of the present paper considers the Ibn al-Walid’s concept of exaggeration as the main source of this problem. He has also reviewed and evaluated the response of some articles in this regard. Proving the concept of exclusion in Ibn al-Walid’s view، he mentions the real meaning of exclusion saying، “It does not mean total refutation and conclusion of its wrongness، and conversely it is something of tawaquf along with caution.
خلاصه ماشینی:
پاسخهای دیگر در دفع توهم غلو افزون بر پاسخ مذکور - که از طریق مفهوم استثنا نزد ابنولید معلوم شد استثنا یعنی توقف همراه با احتیاط نه سلب کلی، و در نتیجه رد نکردن کتاب بصائر - میتوان چنین گفت: درست است که ابنولید به احادیث پارهای از کتابهای حدیثی امامیه انتقاداتی داشت، و این به خودی خود در میان همة محدثان معمول بود و نقادان حدیث نظر منفی خود را دربارۀ شماری از روایاتی که به نظر آنان مستند به شیوههای قابل اعتماد، روایت نشده بودند، نظر منفی خود را نشان میدادند، اما در مورد کتاب بصائرالدرجات باید گفت: اولا: آنچه در این کتاب به وضوح دیده میشود این است که بسیاری از احادیث این کتاب، را مشایخ شناختهشدة امامیه در قم روایت کردهاند و شناخت اینکه آن احادیث در کتابهای آن مشایخ وجود داشتهاند همانگونه که در ذیل هر روایت این کتاب مشاهده خواهید کرد، بیشتر روایات بصائر با همان عبارت و یا با همان مضمون در کتب دیگری همچون الکافی ثقةالإسلام کلینی، کتب شیخ صدوق، الإختصاص شیخ مفید، تفسیر العیاشی و دیگر کتابهای روایی بزرگان شیعه نقل شده است.
سوم: انصاریقمی در ادامة همان مقاله مینویسد: در الفهرست، طوسی سه طریق برای کتب و روایات صفار ذکر میکند که دو طریق آن از طریق ابنولید قمی است که در یک مورد آن، که طریق شیخ صدوق است، تصریح شده که او کتاب بصائرالدرجات را از ابنولید روایت نمیکرده، چراکه ابنولید بصائر را روایت نکرده است؛ اگر چه در مورد طریق دوم از ابنولید که آن را شیخطوسی از طریق ابنابیجید نقل میکند، تصریحی بر این امر نمیکند و حتی میگوید که ابنابیجید همة کتابها و روایات صفار را از ابنولید روایت کرده است.