چکیده:
هدف اصلی مقاله، پاسخ به این پرسش کلیدی است که چه نوع مسایل فلسفی در علم اقتصاد قابل طرح هستند؟ نویسندگان با تبعیت از مبانی نظری، فلسفه علم اقتصاد را به سه شاخه انتولوژی، اپیستمولوژی و متدولوژی تقسیم بندی نموده و مسایل فلسفی علم اقتصاد را در این سه شاخه احصا و تببین نموده اند. بر اساس بررسی استدلال محققان در نتایج مقاله، حاکی از آن است که عینیت پدیده های اقتصادی، علیت، گرایش عمومی سازی در بین اقتصاددانان، منشا رفتار اقتصادی مسایل انتولوژیک علم اقتصاد هستند. مسایل اپیستمولوژیک آن شامل گرایش اقتصاد به عقل گرایی در مقابل تجربه گرایی، تردید در قانون بودن گزاره های علمی در اقتصاد، و مساله جمع زنی به معنای تقابل خرد و کلان می باشد. از نظر متدولوژیک نیز امکان پذیری تمایز ارزش- واقعیت، ریاضی سازی و کمی سازی روش های تبیین در علم اقتصاد، قابل استنتاج است.درپی افزایش قیمت سوخت نیروگاهها در بازار مقرراتزدایی شده، انتظار بر این است که قیمت برق در بازار افزایش یابد. هدف این مقاله بررسی اثرات اصلاح قیمت سوخت نیروگاهها بر میزان افزایش قیمت برق در بازار است. برای پاسخ دادن به این پرسش، اجزاء بازار برق مقرراتزدایی شده به روش پویایی سیستمی، مدلسازی شده است. این مدل دارای بخشهای تقاضا، قیمت و تولید است که برای اجرای آن از نرمافزار پاورسیم استفاده شد. تغییر قیمت سوخت تحویلی به نیروگاهها متغیر سیاستی مدل است. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد در صورت عدم اصلاح قیمت سوخت نیروگاهها پیشبینی میشود قیمت بازار برق تا پایان دوره به 409 ریال بر هر کیلووات ساعت برسد. با اصلاح قیمت سوخت تحویلی به نیروگاهها، قیمت بازار برق در پایان دوره با فرض نرخهای رشد 5 و 8 درصد بهترتیب به سطح 566 و 585 ریال بر هر کیلووات ساعت خواهد رسید. در بخش پایانی مقاله، اثر افزایش نرخ رشد اقتصادی و اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر روی قیمت بازار برق در قالب مدل پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفته است. با فرض نرخهای رشد 5 و 8 درصد، قیمت بازار برق بهترتیب به 611 و 641 ریال بر هر کیلووات ساعت در پایان دوره خواهد رسید.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب، یک مسأله ممکن به لحاظ انتولوژیک این است که آیا مدلهای اقتصادی ناظر بر امور واقعی هستند یا ناظر بر امور ذهنی؟ به عبارت دیگر، مدلهای تئوریکی اقتصاددانان، چگونه میتوانند ویژگیهای جهان واقعی را تبیین نمایند؟ مسأله علیت وقتی گزارههای کلیدی علم اقتصاد مرور میشود، ادعاهای زیادی حاکی از ادعای وجود روابط علی مشخص میشود.
<H1>مسأله قانون یا شبه قانون</H1> (1976) Rosenberg در اثر خود این پرسش اساسی را مطرح میکند «آیا گزارههای کلی اقتصاد خرد میتواند به مثابه قوانینLaws"/> - به معنایی که در علوم طبیعی از آنها مراد میشود- تلقی گردد؟» این پرسش، علم اقتصاد را بر اساس معیارهای عمومی اپیستمولوژیک ارزیابی نمیکند، بلکه در عوض به این موضوع میپردازد که آیا کارهایی که اقتصاددانان انجام میدهند شبیه کارهایی است که دانشمندان طبیعی انجام میدهند؟ به نظر وی، فیلسوفان درباره ویژگیهای پذیرفته شده قوانین علمی هنوز به توافق نرسیدهاند.
پرسش انتولوژیکی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا کل وجود دارد؟ نسبت کل با اجزاء چیست؟ مسأله کلیاتThe Problem of Universals"/> یک مسأله قدیمی در فلسفه بوده است، به همین نحو در علم اقتصاد این مسأله هنوز قابل طرح است که آیا چیزی به نام کلان وجود دارد؟ آیا نسبت کلان با خرد صرفا یک رابطه جمعپذیر است، یا کلان (کل) چیزی بیش از مجموع خردها (اجزا) است؟ در چارچوب این مسأله، همه مفاهیم و واژگان نظری اقتصاد کلان مانند تورم مورد تردید قرار میگیرد."