چکیده:
در این مقاله سطح رفاه کاردینالی و عوامل تاثیرگذار بر تغییرات رفاهی در ایران بررسی شده است. برای ارزیابی سطح رفاه از شاخص آمارتیاسن در حالت پارتویی و غیرپارتویی استفاده شده و برای ارزیابی تاثیر متغیرهای کلان بر تغییرات رفاهی از مدل رگرسیون فازی حداقل مربعات (FLSR) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص رفاه در سال های (1386-1381) حدود 8/4 درصد و در سال های (1380-1376) حدود 1/3 درصد و در سال های (1375-1371) حدود 7/2 درصد افزایش داشته است و بیشترین سطح بهبود رفاه اجتماعی در ایران طی سال های (1376-1386) بوده است. همچنین، با توجه به نتایج برآورد شده با استفاده از رگرسیون فازی می توان نتیجه گرفت که بیکاری، تورم و ضریب جینی رابطه معکوسی با رفاه کاردینالی هم در حالت پارتویی و هم غیرپارتویی داشته اند و نرخ باسوادی و سهم مخارج دولت ارتباط مثبتی با رفاه در ایران داشته اند. نتایج این بررسی موید آن است که ارتباط بین رشد اقتصادی و سطح رفاه در ایران مثبت بوده است، یعنی جریان رشد اقتصادی تاثیرات مثبتی بر افزایش رفاه در ایران به همراه داشته است.
This paper examines the level of cardinal welfare influential factors on the welfare changes in Iran. The Sen''s index، both in Pareto and non-Pareto states، is used to evaluate the level of cardinal welfare and in order to evaluate the macroeconomic variables effect on the welfare changes a fuzzy least-squares regression model (FLSR) is used. The findings indicate that the welfare level index increased about 4.8، 3.1 and 2.7 percent during 2002-2007، 1997-2001 and 1992-1996 respectively. According to the findings، the highest level of social welfare improvement in Iran has occurred during 1997-2007. The results of the fuzzy regression show that the unemployment rate، inflation rate and Gini coefficient have an inverse relation with the cardinal welfare in both Pareto and non-Pareto cases while the literacy rate and government expenditures have a positive relation with the welfare. The findings also imply that there is a positive relationship between economic growth and welfare level in Iran
خلاصه ماشینی:
همچنين ، با توجه به نتايج برآورد شده با استفاده از رگرسيون فازي مي توان نتيجه گرفت که بيکاري ، تورم و ضريب جيني رابطه معکوسي با رفاه کاردينالي هم در حالت پارتويي و هم غيرپارتويي داشته اند و نرخ باسوادي و سهم مخارج دولت ارتباط مثبتي با رفاه در ايران داشته اند.
براي بررسي اثر رشد اقتصادي بر رفاه در ايران فرم تبعي زير در نظر گرفته شده است : (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن ، Gini ضريب نابرابري ، SSG سهم هزينه هاي تأمين اجتماعي و بهزيستي نسبت به بودجه دولت ، Uنرخ بيکاري ، Inf نرخ تورم ، y بيانگر رشد اقتصادي و Lit نرخ باسوادي است .
ارتباط تئوريکي بين متغيرهاي کلان و رفاه (به تصویر صفحه مراجعه شود) در جداول (٣) و (٤) حد پايين ، مرکز و بالاي مدل رگرسيون فازي حداقل مربعات (FLSR) براي متغير رفاه بر اساس دو حالت پارتويي (١=β) و غيرپارتويي (٠٥=β) برآورد شده است .
٦. جمع بندي و ارائه توصيه هاي سياستي در اين تحقيق براي ارزيابي تغييرات رفاهي در ايران از تابع رفاه پارتويي سن (SSWF) و تابع رفاه تعميم يافته سن که در حالت کلي داراي ويژگي غيرپارتويي و کاردينالي مي باشد استفاده شده است .
همچنين ، براي بررسي ارزيابي تأثير متغيرهاي کلان (تورم ، توزيع درآمد، بيکاري ، رشد اقتصادي و نرخ باسوادي ) بر تغييرات رفاهي از رگرسيون فازي حداقل مربعات (FLSR) استفاده شده است .