چکیده:
سابقه و هدف: امروزه فناوری و تحولات آن به یکی از عناصر استراتژیک در سازمان ها تبدیل شده است، به طوری که تحولات و تکامل فناوری بیش از خود آن، آثار و پیامدهای چشمگیری در سیستم های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان پذیرش و امکان پیاده سازی مدل پذیرش فناوری دیویس در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. نمونه ها شامل 200 نفر از کارکنان شاغل دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی تهران بودند که با فناوری اطلاعات سروکار داشتند. نمونه گیری غیر تصادفی و مبتنی بر هدف بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته 4 قسمتی شامل 35 سوال بر اساس سوالات پرسشنامه دیویس بود که در شش بخش: درک بهکارگیری آسان فناوری اطلاعات، درک سودمندی استفاده از فناوری اطلاعات، نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات، ویژگی برون داد، لذت مورد انتظار و تمایل به استفاده از فناوری اطلاعات تنظیم شده بود. اعتبار ابزار از روش شاخص اعتبار محتوا و صوری محاسبه شد. برای بررسی پایایی ابزار از روش همسانی درونی استفاده گردید.
یافته ها: میانگین سنی کارکنان 5/38 سال بود و بر اساس مدل پذیرش فناوری دیویس، 65% فناوری اطلاعات را پذیرفته،20% در مرحله گذر پذیرش فناوری اطلاعات بوده و 15% هنوز به مرحله پذیرش وارد نشده بودند. بیشترین همبستگی در ابعاد الگوی پذیرش فناوری اطلاعات، مربوط به آسان شدن کارها با به کارگیری فناوری اطلاعات و نگرش کار با فناوری اطلاعات بود. کمترین میزان همبستگی بین سرگرم بودن و نتایج حاصل از ویژگیهای برون داد با فناوری اطلاعات بود.
نتیجه گیری: نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات با درک به کارگیری آسان همبستگی مستقیم و مثبت و بالایی دارد. مهمترین عامل در الگوی پذیرش فناوری، درک به کارگیری آسان می باشد که با مطالعه حاضر همخوانی دارد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد مسوولین آموزش بایستی به تشویق افراد جامعه در امر به کارگیری فناوری اطلاعات از طریق ترغیب گروههای هدف توجه بیشتری نمایند و با ایجاد بسترهای مناسب، آموزش گروهی در محیطهای علمی داشته باشند
Background and Aim: Today، developments in technology and the organization has become one of the strategic elements. The aim of the present study was to determine the adoption and implementation of the Technology Acceptance Model of Davis in staff of Shahid Beheshti University of Medical Sciences.
Materials and Methods: This was a descriptive-correlation study. The Sample consisted of 200 staff members of Shahid Beheshti University of Medical Sciences. Sampling was non-random and purposive. Data was collected by four-part questionnaire consisting of 35 questions about Davis questionnaire، in which 6 parts were assessed: perceived ease-of-use، perceived benefits-of-use، attitude towards using information technologies، expected outputs، fun features، and wanting to use information technologies. Validity was calculated using content validity and face validity index. The reliability was assessed by internal consistency (test re-test).
Results: The mean age of samples was 38.5 years. The results showed that 65% of samples had accepted information technology، 20% were in transition stage to adoption and 15% have not yet accepted it. The highest correlation were seen in ease-of-use and attitude towards using information technologies while the lowest correlation was seen in fun features.
Conclusion: Results of the study showed that attitude to the use of information technology has direct، positive and high correlation with perceived ease-of-use. The most important factor of IT acceptance model is perceived ease-of-use which is consistent with present study. Based on the results of this study، education authorities should encourage the use of information technology in society by encouraging more of the target groups and by creating a platform for education.