چکیده:
از زمان آغاز جنبش های موسوم به «بهار عرب»، متفکران حوزه های مختلف در سراسر جهان به چیستی و چرایی آن ها از منظر رویکردهای مختلف پرداختند. یکی از رویکردهایی که می توان از طریق آن رخدادهای عربی را مورد بررسی قرار داد تغییر فرهنگی و تحلیل ارزش های بقا و ابراز وجود در این کشورهاست که در این نوشتار مورد بحث قرار گرفته است. براساس این مفروض که کنش جمعی در هر کشور هم سو با ارزش های فرهنگی آن جامعه و تغییر فرهنگی است، تلاش نگارندگان مقاله معطوف به پاسخ به این پرسش است که کنش جمعی اعراب موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی بر اساس کدام نوع ارزش های فرهنگی شکل گرفته است و آغاز، فرآیند و فرجام آن چه ویژگی هایی دارد. انتظار داریم تا در پایان به تایید این فرضیه برسیم که جهان عرب، کشورهایی برخوردار از ارزش های بقا هستند و متناسب با این ارزش ها، وارد کنشی شدند که بسیار دیرهنگام، خشونت آمیز و پیچیده بود که فرجام آن چیزی جز باز تولید مساله و رشد ارزش های بقا نخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
به بیان دیگر، در جامعۀ عرب ، حاکمان و مردم هر دو، در بند فرهنگ خود بوده و با هیچ الزام جدی ، برای دگرگونی و دگردیسی فرهنگی و سیاسی روبه رو نشده اند که این مسأله موجب شده است میزان پایین نهادینگی دموکراسی و ضعف ابراز وجود در دنیای عرب مشهود باشد.
تلاش این مقاله پاسخ به این پرسش است که کنش جمعی اعراب موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی بر اساس کدام نوع ارزش های فرهنگی شکل گرفته است و آغاز، فرآیند و فرجام آن چه ویژگی هایی دارد.
بنابراین انسان با بودن معنا می یابد و با افزایش سطح امنیت بقا، انگیزه های انسان برای نشان دادن بودن خود فزونی می یابد، که این در حقیقت همان گسترش ارزش ابراز وجود در اندیشه اینگلهارت و ولزل است که ملهم از هرم نیازهای آبراهام مازلو (١٩٨٧) روان شناس انسان گرای آمریکایی است .
این در دو جهت خود را نشان می دهد؛ نخست آن که فرد بایسته های خودمختاری و حق انتخاب را ندارد و دوم آن که برای دست یابی به نیازهای بقا مجبور است تا سر به اطاعت بگذارد و این نخستین گام شکل گیری رفتار سیاسی و اجتماعی یک جامعه بر اساس ارزش های بقاست .
نتیجه گیری کنش های جمعی در هر کشوری متناسب با ارزش های فرهنگی (بقا و ابراز وجود) در آن جامعه است و این ارزش ها به صورت مستقیم بر آغاز، فرآیند و فرجام کنش تأثیر می گذارد.