چکیده:
میرزاملکم خان بدون شک از روشنفکران تجددخواه و نوگرا در ساختار سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ایران بوده است . در مورد تاثیر مثبت یا منفی افکار میرزاملکم خان تاکنون توسط پژوهشگران بزرگ نظرات بسیاری داده شده است . این پژوهش بر آن است تا با استناد به نظرات ملکم خان و کتبی که گزارش مستقیم به نظرات ملکم خان دارد، اندیشه های اقتصادی وی را به بوته نقد بکشاند و نتایج مثبت و منفی افکار ملکم خان را در توسعه و تجددخواهی ایران از جنبه اقتصادی بررسی کند. به عبارتی بیان کند که آیا افکار میرزاملکم خان بیشتر در جهت توسعه ،رشد و خدمت به اقتصاد و سیاست ایران بوده است یا برعکس در جهت خدمت به استعمار و قدرت های بزرگ . یافته تحقیق نشان می دهد که در زمینه اقتصادی،وی به سرمایه گذاری خصوصی، اقتصاد آزاد و رقابت باز تجاری و تشکیل بانک در توسعه اقتصادی کشور معتقد بود. در حالی که شرایط اقتصادی ایران ، با چنین تفکرات باز اقتصادی لیبرالیسم سازگار نبود و در نهایت به ضرر صنایع ملی و بومی ایران و به نفع استعمار انگلیس و کشورهای پیشرفته طرفدار این اقتصاد تمام میشد.
خلاصه ماشینی:
نویسندگان و پژوهشگران معاصرهمچون هما ناطق ،فرشته نورایی به طور مستقل درباره ملکم خان کتاب نوشته و بسیار مفصل و خوب افکار سیاسی و شخصیت ملکم را مورد بررسی قرار دادند و درکنارآن به اندیشه های اقتصادی وی نیز پرداخته اند که در این پژوهش به آنها اشاره شده است .
علاوه بر این افراد،محققینی چون فریدون آدمیت و سید جواد طباطبایی درباره اندیشه های ملکم خان به ویژه در زمینه سیاسی مباحث خوب و جالبی مطرح کرده اند ولی باز هم در مورد تفکر اقتصادی وی کمتر پرداخته اند،هرچند آدمیت از این حیث مستثنی است و در کتاب اندیشه ترقی و حکومت قانونی عصرسپهسالار به تفکر اقتصادی ملکم و نقش وی در طرح های اقتصادی وزارت سپهسالار اشارات خوبی داشته اند.
در دوره متأخرتر نیز برخی پژوهشگران به بررسی شخصیت و تفکرات میرزاملکم خان پرداخته اند که این افراد نیز بیشتر به زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملکم خان پرداخته و کمتر درباره ی تفکر اقتصادیش بحث کرده اند و نوشته های آنها نیز ادامه همان بحث های سیاسی نویسندگان قبلی است ولی در نوشتار خود سعی کردند با استفاده از روش جدید در نگارش علم تاریخ و با کمک گرفتن از علوم معینی چون جامعه شناسی ، علوم سیاسی و فلسفه ،به مطالب خود رنگ علمی بدهند .
در این میان میرزا ملکم خان ناظم الدوله که روشنفکری آزادی خواه بود ومسافرت های زیادی به کشورهای اروپایی داشت ،با نگارش رساله اصول ترقی درسال ١٨٧٥میلادی، راهکارهایی به ناصرالدین شاه پیشنهاد داد که ازنظر تاریخی بسیارقابل توجه است .